جستو جو

هشت گام برای تقويت اراده

هشت گام برای تقويت اراده

اشکالي ندارد!

انسان ها، معمولاً در زمان هايي از زندگي شان احساس ضعف در اراده مي کنند!

ما مي خواهيم هشت اصل به شما معرفي کنيم تا بتوانيد تبديل شويد به انساني با اراده و با عزم! اما پيش از هر چيز؛ يک خبر خوب براي شما داريم.

عادت ها بخش مهمي از زندگي ما هستند. گاهي اوقات عادات ما منجر به رفتارهايي مي شوند که ما تمايلي به انجام آنها نداريم؛ مثلا تا دوستانمان را مي بينيم، به خاطر گردش با دوستان، دست از مطالعه بر مي داريم.

عادت بد نشانه اي از اراده ضعيف نيست، بلکه علامت آن است که بايد عادت جديدي را به وجود آوريم.

اگر رفتار نامناسب خود را به بي ارادگي نسبت دهيد، به خاطر القابي نظير بي عرضه، بي لياقت و... عزت نفس شما و نگرش شما راجع به خودتان خدشه دار خواهد شد.

لذا خود را متهم به بي لياقتي و بي ارادگي نکنيد و مشکل را بزرگ نکنيد.

کل قضيه تغيير عادت يا عادات است؛ همين!

اصل اول :

تمرين مادر مهارت ها و تکرار سرچشمه عادت ها است.

آنچه شما بدان نياز داريد، يک مهارت عمومي براي مديريت و تسلط بر خويشتن است. تنها راهي که ميتوان به اين مهارت دست يافت، تمرين است.

وقتي شما قصد داريد عادت جديدي را در خودتان پرورش دهيد يا عادت بدي را از برنامه زندگي تان حذف کنيد، بايد رفتارهاي مطلوب را تکرار کنيد تا تبديل به عادت شود. برخي از فنون تمرين خويشتن داري و تقويت اراده در ادامه خواهد آمد.

اصل دوم :

موقعيت را تغيير دهيد.

زماني که متوجه مي شويد در برخي از موقعيت ها رفتار خاصي را انجام مي دهيد، غالبا مي توانيد آن موقعيت را تغيير داده و لذا باعث افزايش رفتار مطلوب (يا کاهش رفتار نامطلوب) شويد.

اگر مي خواهيد رفتار خود را افزايش دهيد، محرک هايي را که در هنگام بروز يک رفتار رخ مي دهند، حفظ کرده و يا آنها را افزايش دهيد.

برعکس وقتي که مي خواهيد رفتاري را کم کنيد، آن محرک ها را بايد حذف کنيد. مثلا افرادي که قصد لاغر شدن دارند، بهتر است از شيريني فروشي ها، ويترين هاي شيريني در فروشگاه ها و رستوران ها دوري کنند. آنهايي که مي خواهند درس بخوانند، بهتر است از مکان هايي که احتمال جذب شدن به سمت تلويزيون، دوستان و آشنايان است دوري کنند.

اصل سوم :

خود را شرطي کنيد.

براي اين منظور چيزي را انتخاب مي کنيم و با تکرار رفتار مطلوب به همراهي آن کم کم آن چيز را به يک نشانه موثر تبديل مي کنيم.

مثلا براي ايجاد يک نشانه موثر جهت درس خواندن، شما مي توانيد قسمت عمده درس خواندن را پشت ميز تحرير خاصي انجام دهيد و کاري جز درس خواندن در آن ميز نکنيد.

سرانجام اين ميز مبدل به يک محرک مي شود. پشت ميز که مي نشينيد ناخودآگاه درس خواندتان ميگيرد.

اصل چهارم :

خوشايندسازي و بدآيندسازي رفتارهاي ما، براي ما خوشايندي و بدآيندي دارند. مي توان رفتارهاي مطلوب را با افزودن يا کاستن برخي چيزها خوشايند کرد:

مثلا هنگام درس خواندن در کنار دست خود يک ليوان شربت و يا اندکي آجيل تقويت مغز و حافظه بگذاريم يا موسيقي آرامش بخش بگذاريم، اين گونه درس خواندن شيرين تر مي شود. همين طور مي توان رفتارهاي نامطلوب را براي خود بدآيند کرد.

اصل پنجم :

به خودتان پاداش دهيد.

به خاطر اينکه اين هفته مرتب و طبق برنامه درس خوانده ايد، خودتان را يک شير موز ميهمان کنيد و يا به خاطر اينکه طبق برنامه ورزرش نکرده ايد، فيلم مورد علاقه تان را نگاه نکنيد.

اصل ششم :

بهترين دفاع حمله است!

از رفتارهاي کاملاً برعکس استفاده کنيد!

در برابر بسياري از رفتارها، رفتارهاي ديگري وجود دارند که با آنها در تضاد هستند. وقتي مي خواهيد رفتاري را کاهش دهيد، تعداد رفتارهاي متضاد را افزايش دهيد.

اگر قرار است به ميهماني برويد و مي دانيد غذاهاي پر کالري فراواني آنجا وجود دارد، شکم خود را پيش از رفتن، سرشار از مواد کم کالري کنيد.

اصل هفتم :

ساده سازي و دشوارسازي.

منظور اين است که اجراي رفتارهاي مطلوب را ساده تر و اجراي رفتارهاي نامطلوب را دشوارتر کنيم.

مثلاً تمامي مواد و وسايل مورد نياز براي مطالعه را در يکجا جمع کنيد يا اينکه از بهترين کتاب ها و ابزارهاي کمک آموزشي (فلش کارت هاي حافظه) استفاده کنيد.

براي حذف يا کاهش يک رفتار بهتر است تا حد امکان آن را دشوار کنيد. براي نمونه، ميتوانيد سيگارهايتان را در داشبورد ماشين بگذاريد، تا بدين وسيله براي سيگار کشيدن مجبور شويد مسافتي را طي کنيد.

اصل هشتم :

از تعهد بيروني و دروني استفاده کنيد!

وقتي برنامه ريزي کرديد، آن را در قالب يک قرارداد (من تعهد مي کنم که اين برنامه را به مدت حداقل يک ماه اجرا کنم) به صورت صريح و روشن نوشته و مکتوب کنيد، سپس آن را امضاء کنيد.

اگر ديديد اين تعهد دروني کفايت نمي کند، برنامه را به چند نفري که با آنها رودربايستي داريد در ميان بگذاريد تا مجبور باشيد به برنامه متعهد بمانيد.

مهارت های زندگی چیست ؟ ( توضیح مهارت های ۱۰ گانه زندگی )

مهارت های زندگی چیست ؟

مهارتهای زندگی مهارت هایی هستند که توانایی اجتماعی وروحی فرد را افزایش می دهند و موجب میشوند تا او بتواند به نحوی بهتر و موثرتر با مشکلات و دشواریهای زندگی مواجه شود. مهارتهای زندگی قدرت سازگاری افراد را بالا می برد،شخص می تواند مسئولیت های اجتماعی و شخصی زندگی را بهتر بپذیرد و توانمندی هایش را بروز دهد و از آسیب های ناشی از ناتوانی در حل مشکلات در امان بماند.

سازمان بهداشت جهانی مهارتهای ده گانه ای را معرفی کرده است‌ که هر کس باید این توانایی ها را برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق کسب کند:

زندگی :

۱- مهارت خودآگاهی

۲- مهارت همدلی

۳ -مهارت روابط بین فردی

۴ -مهارت ارتباط موثر

۵- مهارت مقابله با استرس

۶ -مهارت مدیریت هیجان

۷- مهارت حل مسئله

۸- مهارت تصمیم گیری

۹- مهارت تفکر خلاق

۱۰- مهارت تفکر نقادانه

مهارت خودآگاهی :

که توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت هر فرد است.اگر هر فرد بتواند تصویری واقع بینانه از خود کسب کند و نیازها و تمایلآتش را به خوبی بشناسد ،می تواند با حقوق فردی،اجتماعی و مسئولیت های فردی و اجتماعی اش آشنا شود.

مهارت همدلی :

همدلی به این معنی است که فرد در هر شرایطی ،چه خوب و چه بد،بتواند دیگران و مشکلاتشان را درک کند.به این ترتیب،دیگران را دوست دارد و دیگران نیز او را دوست دارند و به هم توجه می کنند که در نتیجه ،روابط اجتماعی افراد با یکدیگر بهتر می شود.

مهارت روابط بین فردی :

این مهارت ،مشارکت و اعتماد واقع بینانه و همکاری با دیگران را مشخص می کند و موجب می شود تا روابط دوستانه ای را با دیگران ایجاد کند و دوستی های ناسالم را خاتمه دهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.

مهارت ارتباط موثر :

با کسب این مهارت ،افراد می آموزند برای درک بهتر دیگران ،به شیوه ای درست به صحبت های آنها گوش دهند. همچین فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را با دیگران در میان بگذارد تا هم نیازهای دیگران و هم نیازهای خودش برآورده شود و در نتیجه ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.

مهارت مقابله با فشارعصبی :

زندگی در دنیای مدرن با فشارهای روحی و روانی بسیاری همراه است،اگر این فشارها بیش از حد به طول بینجامد بر زندگی افراد تاثیر منفی می گذارد و زمینه ساز بروز مشکلات جدی می شود. با آموختن این مهارت افراد هیجان های مثبت و منفی را در خود و دیگران می شناسند و سعی می کنند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکند.

مهارت مدیریت هیجان :

هر انسانی در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم ،خشم،ترس،خوشحالی،لذت و موارد دیگر‌ مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر می گذارد.شناخت و مهار این هیجانات ،همان مدیریت هیجان است.برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.

 

مهارت حل مسئله :

زندگی سرشار از مسایل ساده و پیچیده است با کسب این مهارت بهتر می توانیم مشکلات و مسایلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ می دهند ،از سر راه زندگی مان برداریم.

مهارت تصمیم گیری :

برای داشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیم گیری کنیم،مسیر زندگی انسان را تصمیم گیریهای او مشخص می کند .با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راه حل های موجود بهترین را انتخاب می کنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده می گیریم.

مهارت تفکر خلاق :

تفکر یکی از مهم ترین مهارت های زندگی است.مهارت تفکر خلاق ،همان قدرت کشف ،نوآوری و خلق ایده ای جدید است تا در مواردگوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق ،هنگام مواجهه با مشکلات و دشواریها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل می کنیم.هنگامی که تفکر خلاق را می آموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند،بلکه هرکدام فرصتی هستند تا راه حل های جدید بیابیم و مشکلات را به گونه‌ای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.

مهارت تفکر نقادانه :

که موجب می شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش ازآن ،موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن ،در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمی خوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر می کنیم و دقیق و درست تصمیم می گیریم ارتباطات‌ درستی برقرار می کنیم.

 

 

 

 

 

 

آشنایی با انواع فنون تغییر و اصلاح رفتار

روش های افزایش رفتارهای مطلوب موجود :

در این روش از یکی از اصول روانشناسی به نام اصل تقویت مثبت استفاده می کنیم .

تقویت چیست ؟

معمولاً تقویت را رخدادی تعریف می کنند که به دنبال رفتارهای خاصی می آید و موجب پایــداری یا افزایش دفعـات بروز رفتار می شود . از آن جا که تقویت را با توجه به تأثیرش بر کودک تعریف می کنیم ، آنچه که برای یک کودک تقویت کننده (پاداش) است ممکن است برای کودک دیگری تقویت کننده نباشد. بعضی کودکان شکلات ، ذرت بو داده یا پفک دوست دارند و بعضی از کودکان به هیچ کدام از این ها رغبتی ندارند و به بازی و سرگرمی های کامپیوتری علاقه مندند ، یا صرفاً به لبخند و نوازش مربی یا اصلاح گر رفتار را بر همه اینها ترجیح می دهند . پس تغییر دهنده ی رفتار باید مشخص کند که برای هر کودکی که تحت مراقبت اوست چه چیز تقویت کننده است. بنابر این برای اینکه رفتاری در کودک تقویت شود یا دوام یابد ، باید ترتیبی داد که پس از اینکه کودک هر بار رفتار مورد نظر را انجام داد پاداشی به او داده شود ، به بیان دیگر ، هر رفتار مطلوب کودک نتیجه خوشایندی برایش به دنبال داشته باشد و در این صورت ما از روش تقویت مثبت استفاده کرده ایم .

نمونه هایی از تقویت کننده های گوناگون برای کودکان :

تقویت کننده های مادی / تقویت کننده های غیر مادی و غیرکلامی / انواع شیرینی و خوراکی مورد علاقه آنها / پول / پاداش به صورت جایزه های گوناگون / نمره خوب در کلاس / سر تکان دادن به نشانه تأیید / لبخند زدن / دست زدن روی شانه / قلقلک دادن / حالتی که نشانه تأیید باشد / لمس کردن و گرفتن چانه / پذیرفت تقاضا / گفتن بله ، خوب ، خیلی خوب ، خیلی عالی ، درست، معرکه است خوشم آمد ، به تو افتخار می کنم، خوب پیش رفتی ! زنده باد ! کامل کامل شد ! این یکی هم درست بود ! چه بچه خوبی هستی !

چه خوب انجام دادی.... / آفرین ! هزار آفرین....

نکاتی مهم درباره تقویت کننده ها :

تقویت کننده ها برای همه یکسان نیستند :

همانطور که پیش از این ذکر شـد ، چیزهایی کـه رفتارکودک را تقویت می کنند ممکن است برای دیگران تقویت کننده نباشد . بنابر این برای اینکه بدانیم عمل ما تقویت کننده رفتاری است یا نه ، لازم است بدانیم که آیا تقویت کننده اثر تقویت کنندگی بر کودک دارد یا نه .

اثر تقویت کننده ها در هر زمان یکسان نیست :

رویدادهایی که در زمان معین تقویت کننده هستند ممکن است در زمان دیگر تقویت کننده نباشند . به عنوان مثال شیرینی دادن به کودک در صورتی تقویت کننده خواهد بود که کودک قبلاً آن را نخورده باشد.

فاصله میان رفتار و تقویت کردن :

پس از بروز رفتار مطلوب ، هرچه تقویت کننده را زودتر عرضه کنیم احتمال تقویت شدن آن رفتار بیشتر خواهد بود .

تقویت کننده هایی که با تأخیر ارائه می شوند :

در این صورت ، رفتار خوب گذشته کودک را به یاد او بیاورید و بگویید پاداش برای چه کاری بوده است. گاهی ممکن است پدر ، مادر و . . . تا مدتی نتوانند از پیشرفت یک رفتار با خبر شوند و ناچار شوند تقویت کردن کودک را تا هنگام مشاهده نشانه های پیشرفت آن رفتار به تأخیر اندازند . در این صورت لازم است به کودک گفته شود که تقویت مربوط به کدام رفتاراست ، وخاطره ی رفتار مطلوب رادرذهن کودک زنده کنند.

تقویت با تأخیر ، برای آموزش استقامت و شکیبایی :

در زندگی واقعی پاداش ها همیشه و پس از رفتار مطلوب به دست نمی آید و ممکن است گاهی هفته ها ، ماه ها یا سال ها به تأخیر افتند . تقویت با تأخیر سبب می شود که کسی مدت درازی کارش را خوب انجام دهد و به این ترتیب ایستادگی و شکیبایی را برای رسیدن به پاداش یاد بگیرد. لازم به ذکر است برای ایجاد رفتار یا ثبات رفتار مطلوب تازه آموخته شده تقویت فوری و آنی لازم است . اما وقتی که رفتاری تثبیت و یا آموخته شد باید به کودک بفهمانیم که انتظار گرفتن پاداش را پس از هر رفتار مطلوب نداشته باشد .

محبت تقویت کننده ای خطرناک است :

مادران و پدران و . . . از دوست داشتن و محبت کردن به عنوان تقویت کننده استفاده می کنند و به کودک می گویند « اگر این کار را بکنی ، دیگر دوستت ندارم ! » درباره کاربرد محبت و دوست داشتن به عنوان تقویت کننده باید هشداری داده شود . این هشدار به این سبب نیست که محبت کردن تقویت کننده ای موثر نیست ، بلکه به این دلیل است که کاربرد این گونه تقویت کننده ها ممکن است دارای بعضی عوارض جانبی باشد. بنابر این محبت ما به فرزندانمان باید بدون قید و شرط و بدون توجه به نوع رفتار آنان باشد . کودک باید احساس کند همواره مورد علاقه و محبت ما می باشد.

استفاده مداوم از یک تقویت کننده اثر بخش بودن آن را کاهش می دهد. تقویت کننده ها به ویژه اگر کلامی باشند پس از چندین بار استفاده تأثیر خود را از دست می دهند. یکی از راه های پیشگیری از این وضع این است که ستایش و تحسین کلامی را با ذکر دقیق پیشرفت رفتار کودک همراه کنیم و یا اینکه نوع تقویت کننده را تغییر دهیم.

اثر تقویت کننده بستگی بسیار زیادی به شخص عرضه کننده دارد :

شخص تقویت کننده به اندازه خود تقویت کننده مهم است . تشویق افرادی که نزد کودک از محبوبیت خاصی برخوردارند تأثیر بیشتری بر آنها خواهد داشت.

تقویت با رشوه دادن متفاوت است :

همان گونه که پیش از این گفتیم تقویت کردن برای افزایش احتمال وقوع یک رفتار به کار می رود . البته این ابزاری است موثرکه می توان آن را هم به صورت درست و نادرست به کار برد . رشوه دادن تنها ابزار نادرست به کار بردن تقویت است . به بیان دیگر تقویت رفتار نادرست را رشوه می گویند .

محدودیت های تقویت کردن :

ظرفیت انجام دادن کارهای مختلف برای هرکسی حدی دارد و این محدودیت برای کودک به ویژه کم توان بیش از سایر کودکان است . بنابر این امکان دارد که مهارتی را در مدتی کوتاه به یک کودک عادی بیاموزیم و در مدت نسبتاً درازی به یک کودک کم توان نتوانیم بیاموزیم. کودکان از نظر میزان رشد و نمو تفاوت های زیادی دارند و اگر کارهای انجام شده به وسیله کودک در حدی قابل قبول است ( با توجه به توانایی ها و محدودیت ها ) بزرگسالان باید با تشویق کردن و پاداش دادن آنان را دلگرم کنند.

پاداش های جدید :

یکی از راه های دوام بخشیدن به رفتارهای مطلوب موجود یا رفتارهای تازه آموختـه عوض کــردن تقویت ها و عرضه کــردن پاداش های جدیدتر است . این کار با استفاده از تقویت کننـده ای جـدید به جای تقویت کننـده های قدیم صورت می گیرد.

 

2. روش های ایجاد رفتارهای تازه :

این روش ها به منظـور ایجاد رفتارهایی که از قبل در خـزانه رفتاری کودک وجود ندارند به کار می روند و عنصر مهم همه این روش ها اصل تقویت مثبت است .

روش شکل دهی رفتار :

این روش بر این فرض اساسی استوار است که همه رفتارهای پیچیده از تغییر شکل تدریجی رفتارهای ساده به وجود می آیند . در این روش چون رفتار از قبل وجود ندارد نمی توانیم منتظر وقوع رفتار مطلوب بمانیم تا بعد به تقویت آن بپردازیم . کاری که باید انجام دهیم این است که یکی از رفتارهایی که اندک شباهتی به رفتار دلخواه (رفتار نهایی) دارد انتخاب کنیم و نقطه آغازکارخودرا این رفتار قرار دهیم . دراین روش، تقویتی را به کار می بریم که تقویت تفکیکی نام دارد. تقویت تفکیکی ، فنی است که توسط آن تغییر دهنده رفتار به تقویت اجزایی از رفتار که مفید تشخیص می دهد می پردازد و اجزای نامربوط را با تقویت نکردن به خاموشی سوق می دهد.

روش های منفی کاهش رفتار :

دراین روش ها رفتارهای نامطلوب از طریق اعمال شیوه های کم و بیش آزاردهنده کاهش و یا حذف میشوند هرچند تنها یکی از این روش ها تنبیه نام دارد. از آنجا که همه روش های منفی کاهش رفتار از لحاظ خاصیت انزجاری که دارند شبیه تنبیه هستند همه آنها را روش های تنبیهی می نامند. با توجه به شدت این روش ها به توضیح مختصری از آنها می پردازیم.

خاموشی :

معمولاً کودکان بعضی رفتارهای نامطلوب را به این دلیل انجام می دهند که برای انجام آنها تقویت دریافت می کنند ( یا کرده اند ) . بنابر این همانطور که ممکن است هربار که رفتار مطلوبی رخ می دهد بادادن تقویت به کودک آن رفتار را استحکام بخشید می توان با تقویت نکردن رفتار نامطلوب آن را کاهش داد. این روش به ازمیـان برداشتن پیامدهای تقویت کننده ای اشاره میکندکه معمولاً به دنبال رفتارنامطلوب میآیند. برای انجام این روش توجه به این نکات ضروری است :

1.تشخیص پیامدهایی که رفتار نامطلوب کودک را تقویت می کند یا تداوم می بخشد.

2. تعیین اینکه آیا پس از رفتار کودک آن پیامدها همچنان وجود دارند؟

2.کنترل تقویت کننده :

محروم کردن از تقویت :

در این روش فرد را به خاطر انجام رفتاری نامطلوب برای مدتی معین از دریافت تقویت محروم می کنند. این محروم کردن به دو شکل صورت می گیرد :

یا فرد را از محیطی که در آن تقویت دریافت می کند بیرون می برند.

و یا منبع تقویت را از دسترس فرد دور می کنند. لازم به تأکید است که این روش در صورتی می تواند در کاهش رفتار نامطلوب موثر واقع شود که فرد را از محلی که در آن تقویت می شود (دوست دارد در آنجا بماند ) به محل دیگری که در آن تقویت دریافت نخواهد کرد ( دوست ندارد به آنجا برود ) بفرستیم . در غیر این صورت ممکن است محرومیت فرد از محیط نتیجه عکس بدهد.

جریمه کردن :

این روش به حذف مقداری از تقویت کننده های یک فرد در ازای رفتار نامطلوبی که انجام داده است گفته می شود. شرط استفاده از این روش آن است که فرد قبلاً مدتی تقویت شده باشد تا بعد بتوان مقداری از تقویت کننده های دریافتی او را پس از انجام رفتار نامطلوب از او پس گرفت . نکته دیگر که باید در نظر گرفت این است که جریمه نباید خیلی سنگین باشد بلکه مقدار جریمه باید آن اندازه باشد که شخص با کوشش بیشتر بتواند آن را جبران کند.

جبران کردن :

این روش وقتی کودک رفتار نامطلوبی را انجام می دهد او را وادار می کنند تا برای جبران عمل نامطلوب خود آن را اصلاح کند . هدف این روش عبارت است از:

آموزش فرد برای پذیرش مسئولیت رفتار نادرست خود.

الزام کودک به تمرین شیوه های مناسب رفتاری در موقعیتی که رفتار نامطلوبی را انجام داده است . اگر کودک وسیله ای را پرت کرد او را وادار کرد تا آن وسیله را سرجای خود قرار بگذارد و همچنین سایر وسایل را مرتب کند و در جای خود قرار دهد . تأثیر این روش به چند عامل بستگی دارد :

-1 این روش بلافاصله پس از انجام رفتار ناسازگارانه اعمال شود.

-2 محتوای رفتاری که کودک باید انجام دهد مستقیماً به نوع رفتار نامطلوبی که کودک بروز داده است مرتبط باشد .

-3 در زمان اجرای روش ، کودک تقویت کننده دریافت نکند .

تنبیه :

عبارت است ازارائه یک محرک آزار دهنده پس از انجام یک رفتار نا مطلوب که نتیجه آن کاهش یا حذف احتمال بروز آن رفتار است. یکی از دلایلی که خیلی از افراد به جای روش های مثبت از روش تنبیه استفاده می کننداین است که تنبیه سریعاً رفتار نامطلوب را متوقف می سازد و این پیامد سبب تقویت شخص تنبیه کننده می شود در حالی که روش های مثبت پس از گذشت یک مدت زمان و به صورت تدریجی رفتار نامطلوب را کاهش می دهند. به این نکته باید توجه داشت که تنبیه به تنهایی نمی تواند نتایج دلخواه را فراهم کند زیرا به طور کلی روشی منفی است و وقتی تنبیه را بدون تقویت رفتار مطلوب به کار می بریم کودک نمی داند رفتار نامطلوب را با چه رفتاری باید جایگزین کند . کاربرد این روش عوارض جانبی را به همراه دارد که به پاره ای از آنها شاره می کنیم :

- ممکن است کاهش رفتار تعمیم یابد و کودک نه تنها از انجام رفتار نامطلوب اجتناب کنــد ، بلکه در موقعیتی که تنبیه صورت گرفته است از مشارکت و فعالیت های مختلف نیز خودداری کند.

- تنبیه کردن عملی است که به سرعت آموخته می شود و کـــودک می آموزد تا در مکان ها یا موقعیتهای دیگر به این کار اقدام بورزد و آن را تقلید کند .

- پرخاشگری نتیجه منفی تنبیه است و افرادی که تنبیه می شوند نسبت به دیگران پرخاشگری نشان میدهند.

- رفتار تنبیه شده ، پس از آنکه تنبیه به پایان رسید همچنان در خزانه ی رفتاری فرد باقی و تا زمانی که عامل تنبیه کننده حاضر و ناظر است پنهان می ماند اما به محض آنکه عامل تنبیه کننده ضعیف می شود و یا از میان می رود رفتار تنبیه شده مجدداً ظاهر می گردد.

- اگر چه ممکن است تنبیه رفتار خاصی را کاهش دهد اما رفتارهای نامطلوب دیگری را افزایش می دهد .

- تنبیه اغلب پاسخ های هیجانی مانند اضطراب و ترس بی جهت را در کودک ایجاد می کند.

- فـردی که کـودک را تنبیه می کنـد ممکن است هدف پرخاشگری و کینه ورزی کودک قرار بگیرد. تنبیه بر کیفیت رابطه ی بین کودک و تنبیه کننده اثر گذار است و احتمالاً منجر به این خواهد شد که کودک از تنبیه کننده هراس داشته باشد و حتی از او دوری کند یا سعی کند بگریزد.

- ممکن است تنبیه هیچ تأثیری بر رفتار نامطلوب کودک نداشته باشد یا حتی ممکن است باعث افزایش آن رفتار شود ، مخصوصاً وقتی توجه تنبیه کننده به کودک به منزله ی تقویتی برای رفتار نامطلوب اوست .

1.   تنبیه را بلافاصله و فوری انجام دهید .

2.   تنبیه کردن را همراه با حذف پاداش ها در هر جا که میسر است صورت دهید . این امر شامل توجه دیگران نیز می شود .

3. رفتار های مطلوب دیگر او را تقویت کنید تا جایگزین رفتار تنبیهی شود در غیر این صورت تنبیه اثری نخواهد داشت .

4.   تا آنجا که امکان دارد خونسرد باشید و آرامش خود را حفظ کنید .

5. عمل تنبیه مختصر ، کنترل شده و هدفمند باشد ( در حدود یک ضربه کوچک پشت دست ) هر تنبیهی بیش از این می تواند خطرناک و زیانبار باشد .

در پایان توجه به این نکته ضروری است که بهترین روش های تربیتی عبارتند از پی آمد های مثبت و منفی که برای تغییر یک رفتار ، طراحی و اجرامی شود .

 

 


ارسال دیدگاه
دیدگاه شما بعد از تایید در قسمت نظرات نمایش داده خواهد شد.
لطفا نام را وارد نمایید.
لطفا متن دیدگاه را وارد نمایید.