جستو جو

کودک پروری

کودک پروری

بسمه تعالی

خانواده، مدرسه، رسانه ها، شبکة دوستان و مکان های عمومی ( کوی و برزن، مغازه ها، پارک ها، سینما، مساجدو غیره) امروزه جزء منابع اصلی و تاثیر گذار هر جامعه ای می باشند. اما، در میان این عناصر، خانواده اولین و بیشترین تاثیر را بر روند ساخت هویت فرهنگی اجتماعی انسان و چگونگی شکل گیری این هویت دارد.
با توجه به اینکه خانواده ها تفاوت های زیادی از نقطه نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارند، و همچنین از جهت نوع رفتار با فرزندان و فضای حاکم بر خانواده و رابطة والدین با فرزندان که به اشکال آزادی، استبدادی و یا دمکراسی می انجامد, متفاوتند. فرزندان از نظر شخصیتِ اجتماعی و هویت فرهنگی یکسان تربیت نمی شوند. نگرش ها, تصورات و رفتار خانواده بیشترین تاثیر را بر رفتار اجتماعی و هویت فرهنگی و اجتماعی فرزندان دارد.

می دانیم زندگی در خانواده ای که روح همکاری و مشارکت بر آن حاکم باشد.بسیار راحت تر و لذت بخش تر است . در چنین خانواده هایی هر یک از فرزندان از احساس مسئولیت لازم برخوردارند و بخشی از وظایف خانوادگی را بر عهده می گیرند. اما واقعیت این است که بسیاری از والدین از میزان احساس مسئولیت در بین فرزندان خود رضایت ندارند. آنها شکایت می کنند که کودکان ما مسئولیت پذیر نیستند و مشارکتی در انجام کارهای منزل ، برقراری نظم و انضباط ، و حتی انجام امور شخصی خویش ندارند.

احساس مسئولیت ، بیانگر نوعی نگرش و مهارت است که مانند هر نوع نگرش و مهارت دیگر آموختنی و اکتسابی است . این عادت از ابتدای زندگی و به تدریج ایجاد می شود. در واقع یک کودک هرگز نمی تواند رفتاری مسئولانه از خود نشان دهد ، مگر این که این رفتار را در طور زندگی خود آموخته باشد.

. اینکه والدین کدام یک از انواع سبک های مختلف تربیتی را در خانواده اتخاذ کنند خود تحت تاثیر عوامل گوناگونی است و بسیاری از این عوامل از شرایط محیط جامعه و فرهنگ غالب ناشی می شود . اما هدف همه سبک های فرزند پروری شکل دهی به شخصیت روانی و تقویت شایستگی های کودک است. اهمیت به این دو هدف و توجه به دو بعد از رفتارهای والدین یعنی پذیرش در برابر طرد و سختگیری در برابر آسان گیری موجب شده که امروزه محققان در خصوص سبک های فرزند پروری والدین و تاثیراتی که هر کدام از آنها بر رشد کودکان دارند به بحث و بررسی بپردازند و الگوهای مختلفی را ارائه دهند. اما تقریبا همه الگوها در این چهار شیوه فرزند پروری خلاصه می شود:

انواع شیوه های فرزند پروری

درباره انواع جو خانوادگی ، شیوه های تربیتی والدین و تاثیر آنها بر رفتارها و شخصت کودکان تحقیقات زیادی صورت گرفته است . بر اساس این تحقیقات می توان گفت که خانواده ها بر اساس دو بعد محبت و کنترل به چهار دسته زیر تقسیم می شوند:

1ـ خانواده های مستبد: در این خانواده های پدر و مادر همانند یک فرد مستبد عمل می کنند. یعنی از کودکان توقع اطاعت همه جانبه و بی چون و چرا دارند، ولی هیچ گونه گرمی ، محبت و عاطفه ای نسبت به فرزندان اعمال نمی کنند، در این خانواده ها پدر و مادر تصمیم گیرنده اصلی اند و کودکان و نوجوانان هیچ گونه نقشی در تصمیم گیری ها ندارند. ضمن آن که والدین خود را موظف نمی دانند برای فرزندان خود دلایل محدودیت ها و ممنوعیت هایی را که وضع کرده اند، توضیح دهند . برای مثال ، یک پدر مستبد از نوجوانان خود می خواهد که از رفتن به گردش و تفریح با دوستان خودداری کند و دلیل قانع کننده ای هم در این زمینه برای او مطرح نمی کند.

2ـ خانواده های سهل انگار یا غافل : این خانواده ها از نظر هر دو بعد محبت و کنترل در سطح پایینی قرار دارند. در این خانواده ها فرزندان آزادند که هر گونه خواستند عمل کنند و هر کجا خواستند بروند. فرزندان این خانواده ها مجبور نیستند قواعد و مقرراتی را رعایت کنند در این خانواده ها هیچ گونه بذل توجه و محبتی به فرزندان صورت نمی گیرد. در واقع ، چنین پدر و مادرهایی وجود فرزندان خود را نادیده گرفته ، توجهی به آن ها ندارند..

3ـ خانواده های آسان گیر : در این خانواده ها محبت و عاطفه فراوان است ، اما میزان کنترل و نظارت بسیار پایین است . این خانواده ها برعکس خانواده های مستبد رفتار می کنند . یعنی بدون ان که از کودکان انتظار رفتارهای خاصی داشته باشند ، انها را حمایت می کنند.  این والدین برای فرزندان خود هیچ گونه قانون و مقرراتی در نظر نمی گیرند و آنها آزادند هر گونه خواستند عمل کنند. به عبارت دیگر ، در هر شرایطی ، پدر و مادر بدون انتظار از فرزندان ، به دلگرمی ومحبت به آن ها می پردازند .

4ـ خانواده های قاطع : دراین خانواده ها محبت و دلگرمی نسبت به تک تک فرزندان وجود دارد و در عین حال نظارت و مراقبت سازنده نیز اعمال می شود. والدین از کودکان خود انتظارات و توقعاتی دارند و این خواسته ها را بطور روشن و واضح برایشان مطرح می کنند. یعنی در این قبیل خانواده ها هم مثل خانواده های مستبد ، کنترل و نظارت ، و به عبارتی قواعد و مقررات وجود دارد ، اما مهم ترین وجه تمایز والدین قاطع از والدین مستبد آن است که والدین قاطع دلیل و استدلال مستبد آن قواعد و مقررات را برای بچه ها بیان می کنند و آنها نیز این قواعد رامی پذیرند در خانواده های قاطع ، محبت و عاطفه موجود بین پدر و مادر و فرزندان سبب می شود که کودکان در ارتباط با این قواعد و مقررات توجیه شوندجو خانواده و احساس مسئولیت بر اساس تحقیقات موجود، فرزندان هر یک از خانواده های فوق ویژگی هایی دارند که متفاوت از فرزندان دیگر خانواده هاست . یکی از این تفاوت ها مربوط به مسئولیت پذیری آنهاست . بالاترین میزان مسئولیت پذیری در بین کودکان خانواده ها قاطع و کم ترین آن در بین فرزندان خانواد ه های سهل انگار مشاهده شده است . فرزندان خانواده های مستبد نیز به علت کنترل شدید و عدم استقلال ، توانایی انجام مسئولیت هایی که بعدا به آنها محول می شود، ندارند. در واقع ، فرزندان خانواده های قاطع به دلیل آن که از استقلال لازم برخوردار بوده ، در عین حال مورد حمایت های بجا و مناسب والدین قرار می گیرند و نیز در تصمیم گیری های مهم خانوادگی سهیم اند، بیش از کودکان سایر سبک های خانوادگی نسبت به این تصمیمات احساس تعهد می کنند و در امور خانواده مشارکت دارند.

نکاتی در مورد چگونگی پرورش مسئولیت پذیری در کودکان

با توجه به این که شیوه های تربیتی والدین سهمی مهم در پرورش احساس مسئولیت در کودکان و نوجوانان دارند، نکاتی چند در زمینه چگونگی آموزش این نکات عبارتند از:. مهارت به کودکان ارایه می شود

1ـ برای آموزش مسئولیت پذیری از سنین کودکی شروع کنید ، یعنی از وقتی که کودک شما 2 – 3 ساله است و می تواند اسباب بازی های خود را جمع کند.

2ـ کودکان و نوجوانان را در تصمیم گیری ها مشارکت دهید، هر از گاهی جلسات مشورت خانوادگی تشکیل دهید و در آن جلسات درباره برنامه ها و شیوه اجرا ی آنها تصممی بگیرید که با مشارکت همه اعضای خانواده باشد.

3ـ از طریق بیان حکایت و قصه عمل کنید، همه کودکان قصه را دوست دارند و از ان پند می اموزند. آنها با شخصیت های مورد علاقه خود در داستانی که می شنوند، همانند سازی می کنند بنابراین اگر می خواهید مسئولیت پذیری را آموزش دهید یکی از راه های خوب ، آن است که در قالب داستان بر روی شخصیت هایی تاکید کنید که مسئولیت پذیرند و به دلیل این ویژگی پاداش می گیرند.

4ـ وقتی کودکان شما خسته یا بی حوصله اند از آنها نخواهید کاری انجام دهند. در این شرایط طبیعتا پاسخ کودکان به درخواست شما منفی خواهد بود

5ـ انتقاد همانند سمی است که آموزش مسئولیت پذیری را خنثی می کند ، زیرا هیچ کس دوست ندارد مورد انتقاد قرار گیرد

6ـ از مقایسه بپرهیزید ، زیرا سبب کاهش اعتماد به نفس و احساس ناتوانی در افرادی می شود که در مقایسه با دیگران ضعیف قلمداد شده اند . این گونه احساس ناتوانی سبب می شود که فرد دست به کاری نزند تا احتمال شکست در آن کار را کاهش دهد..

7ـ برای فرزندان خود الگویی از مسئولیت پذیری ارایه دهید . یادگیری مشاهده ای یا یادگیری از طریق الگو مورد تاکید برخی روان شناسان نظیر بندورا ( 1986 ) است . ما چه بخواهیم و چه نخواهیم تحت تاثیر الگوهای مختلف قرار می گیریم . اگر والدین احساس مسئولیت و مراقبت را در کلیه رفتارهای خود نشان دهند، فرزندان نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت . بهترین شیوه  آموزش مسئولیت پذیری به کودکان آن است که تا جایی که ممکن است در حضور آنها مسئولیت پذیری باشید ، در بیان و رفتار به آنها نشان دهید که برای دیگران ارزش قایلید ، از ناراحتی دیگر ان رنج می برید ،  و بر رفتارها و نفس خود کنترل دارید ..

ـ به اعتقاد اریکسون در سنین پنج ، شش سالگی ، کودکان بیش از سنین دیگر تمایل به سازندگی ، طرح ریزی ، مسئولیت پذیری و انجام فعالیت های اجتماعی دارند . کودک در هیچ دوره ای این چنین آماده یادگیری سریع و پذیرفتن فعالانه مسئولیت نیست  کودک علاقه مند است و می تواند با همکاری دیگر و توجه بزرگسالان به ساختن چیزهایی بپردازد یا برای ساختن و طرح ریزی به کودکان دیگر بپیوندد. او همچنین مایل است از بزرگ سالان نیز به عنوان سرمشقی مطلوب استفاده کند. به همین دلیل در این سنین می توان از طریق بازی های گروهی و فعالیت های اجتماعی ، به ویژه در کودکستان ، به آموزش مسئولیت پذیری پرداخت.

به طور کلی می توان گفت که مسئولیت پذیری در کودکان بستگی به تجارب مختلف آنها در خانواده خود دارد. هر گاه والدین سرمشق خوبی ازمسئولیت پذیری در خانواده ارایه دهند و فرزندان خود را به همکاری و مشارکت در تصمیم گیری ها تشویق کنند و از انتقاد و بی احترامی به کودکان بپرهیزند ، زمینه مناسبی برای پرورش احساس مسئولیت در کودکان فراهم کرده اند . قصه ها و بازی های کودکان نیز ابزاری مناسب برای پرورش رفتارهای توام با احساس مسئولیت در آنان به شمار می آیند

فهرست منابع:

 

- اعزازی شهلا (1376). جامعه شناسی خانواده با تاکید بر نقش، ساختار و کارکرد خانواده در دوران معاصر. انتشارات روشنگران و مطالعات زنان.
- پروین لارنس اِی (1374). روانشناسی شخصیت (نظریه و تحقیق) ترجمة : محمد جعفر جوادی و پروین کدیور، نشر رسا.

- ثنائی باقر (1378). نقش « خانواده های اصلی» در ازدواج فرزندان. فصلنامة علمی-پژوهشی انجمن مشاورة ایران، بهار و تابستان 1378، جلد 1، شماره 2.
- سیف سوسن (1368). تئوری رشد خانواده، تهران, انتشارات دانشگاه الزهرا.
- شریعتمداری علی (1367). روانشناسی تربیتی. انتشارات امیر کبیر. تهران.
 

 


ارسال دیدگاه
دیدگاه شما بعد از تایید در قسمت نظرات نمایش داده خواهد شد.
لطفا نام را وارد نمایید.
لطفا متن دیدگاه را وارد نمایید.