جستو جو

اهداف تعالی و تشکیل خانواده

اهداف تعالی و تشکیل خانواده

محققین:   فضلی ، حاتمی ، عابدینی
دبیرستان دوره دوم متوسطه  ارشاد . همت
سال 94
بسمه تعالی
چون که گل رفت و گلستان درگذشت            نشنوی زان پس ز بلبل سرگذشت.....
در بین نهادهای اجتماعی، «خانواده» کوچک ترین نهاد اجتماعی است که در نخستین شکل خود ازدواج یک مرد و یک زن آغاز می شود. تعریف عام و شایع از خانواده این است که خانواده از پدر و مادر و فرزندان تشکیل شده است. هر چند که در واقع هسته اصلی خانواده همان زن و شوهر هستند. برای اینکه اعضای خانواده بتوانند به درستی نقش خود را در خانواده و جامعه ایفا کنند باید حقوق واقعی هر یک از آنان رعایت شود. طبیعی است، عدم رعایت حقوق لازم هر یک از آنها، مساوی با اخلال در کارکرد خانواده است. در ادامه این ناکارآمدی اخلال در ابعاد گوناگون اجتماع است. بنابراین، این انگیزه ها و رفتارهای فضیلت آمیز و رذیلت آمیز زنان و مردان است که پدیدآورنده فضایل و رذایل در درون نهاد خانواده و سایر نهادهای جامعه می باشد.
موضوع «زن و خانواده» از جنبه ها و زوایای گوناگونی دارای اهمیت است زیرا زنان علاوه بر تفاوت طبیعی خود با مردان که قابل بررسی است یکی از دو رکن اساسی است و تأثیرگذار خانواده نیز هستند.
به عبارت دیگر، زنان را در ارتباط با موضوع خانواده، از دو زاویه می توان مورد بررسی قرار داد. یکی توجه به طبیعت وجودی زنان به لحاظ خصوصیات و ویژگی های طبیعی زن بودن آنها، که طبیعتاً در این نگاه، زنان در مقایسه با مردان از خصایصی مشترک یا متفاوت برخوردار هستند و طرح این بحث ها به لحاظ نظری در دانش هایی مانند روان شناسی، جامعه شناسی، فیزیولوژی جسمانی و علومی از این دست جای می گیرد. زاویه دیگر، محور وظایف زنان به عنوان یکی از اصلی ترین عناصر تشکیل دهنده خانواده است. این محور از گستره موضوعی گوناگونی برخوردار است.
آنچه در این نوشتار به دور از هرگونه دفاع یک جانبه، مورد توجه نگارنده است، تأکید بر تکالیف زنان در کنار مردان (به عنوان همسر) و بیان اهمیت نقش رعایت آن تکالیف، در خانواده است. بنابراین؛ به نظر می رسد که باید در تبیین مسأله به سؤالاتی پاسخ داده شد. از دیدگاه اسلامی، زنان به عنوان همسر جایگاهی در درون خانواده دارند؟ عدم توجه به حقوق آنان چه خسارتی بر خانواده وارد می سازد؟ قلمرو تعامل مردان با زنان در صورت عدم توجه زنان به وظایف خود چیست؟
زن از دیدگاه اسلام
اسلام برای زنان نقش ویژه ای را در خانواده قائل شده است. به سهولت می توان حقانیت این ادعا را بررسی دیدگاه های غیراسلامی دریافت. به عنوان نمونه؛ سازمان ملل متحد در یکی از مصوبات خود سال 1975 میلادی را سال زن نامید. ایده ای که در آن سال در سازمان ملل کلید خورد به این دلیل بود که دریافتند سالیان متمادی است که درباره زن ستم روا داشته شده است. به عبارت دیگر؛ 1975 سال است که درباره زن جهان و جایگاه آنان بی توجهی شده است و باید برای دفاع از این حقوق از دست رفته دست به یک اقدام جهانی زد. اما چیزی که امروز مشاهده می کنیم این است که نه تنها حقوق زن در جامعه جهانی به نحو واقعی تأمین نشده است بلکه در برخی موارد ظلم بیشتری به جایگاه زن شده است. همین امر ضرورت پرداختن به حقوق زنان را دو چندان می کند.
در برابر این اندیشه نادرست که ریشه در تفکرات ماده گرایانه فرهنگ غرب دارد، در حالی که اندیشه اسلامی در طول سالیان متمادی و با سابقه بیش از 14 قرن از آغازین روزهای ظهور اسلام تاکنون به زن نگاهی واقع گرایانه و انسانی داشته است. اسلام یک سال به خصوص را سال زن نمی نامد بلکه در تمام روزها و سال ها برای زن جایگاه رفیعی و والایی قایل است. خداوند در قرآن کریم نه فقط به مسلمانان بلکه ضمن خطاب به تمام انسان ها و توصیه آنان به رعایت پرهیزگاری در مقام نظر و عمل می فرماید: «یا ایُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُم الَّذی خَلَقَکُم مِن نَفسٍ واحِدَهٍ وَ خَلَقَ مِنها زَوجَها وَ بَثَّ مِنهُما رِجالاً کَثیراً و نِساءً»(2)ای انسان های پرهیزگار و با تقوا، آفریدگار شما کسی است که شما را از نفس واحد آفریده است و از همین نفس واحد زوج آن را خلق کرده است و زنان و مردان کثیری را از آن زوج خلق کرده است.
کاملاً روشن است که در اندیشه الهی وجود حقیقی زن مساوی با حقیقت انسانی او است. یعنی؛ هرگاه تصوری از انسان هست تفاوتی به لحاظ وجودی بین زن یا مرد بودن نیست. بلکه اگر تفاوتی مطرح می شود در جنبه های دیگری مانند اقتضائات تکوین و طبیعی زنان است. به همین دلیل؛ از ناحیه خداوند زوجی در نظر گرفته شد تا مردان و زنانی فراوانی به عنوان دو صنف (و نه دو نوع حقیقی) از انسان در گستره گیتی ظهور یابند.
بنابراین؛ در دیدگاه دین قضیه زن قضیه همان انسان است با جنسیت خاص که نقش ویژه ای در جهان هستی ایفا می کند. زن مخلوق خداست و خداوند همانگونه که مرد را با اراده خاص خود ایجاد نموده است، زن را نیز با اراده خاص خود آفریده است. هر دو را مکمل یکدیگر می داند به گونه ای که توجه به هر یک از آن دو به طور جداگانه، جایگاه و معنایی در تکوین نخواهد داشت. (3)
زوج در قرآن
در آیات متعددی از قرآن کریم از زوج و حقوق زوج صحبت شده است. شاید چنین تلقی شود که منظور از زوج در آیه «خَلَقَ مِنها زَوجَها» یعنی خداوند از نفس انسانی زوج همان نفس را که زن باشد آفرید. این طرز تلقی از آیه درست نیست. زیرا؛ برخی از مفسران معاصر بر این عقیده هستند که در قرآن کریم بر هر دو (زن و مرد) زوج اطلاق شده و اطلاق زوجه بر زن لغتی غیرفصیح است. از این رو؛ در قرآن واژه ازدواج به کار رفته است ولی واژه «زوجه و زوجات» به کار نرفته است. بنابراین؛ استنباط از این آیه که خداوند ابتدا حوّا را آفریده و سپس آدم(ع) از او خلق شده است، استنباط صحیحی نیست. زیرا؛ در لغت فصیح مانند آیه «هُم وَ ازواجُهُم»(4) و نیز آیه «یا آدمُ اسکُن انتَ وَ زَوجُکَ الجنّه». (5) بر هر یک از زن و مرد، زوج اطلاق می شود. بنابراین؛ هر فردی که در خور اقتران یا مجانس خود باشد زوج خواهد بود و اصطلاح زوج و فرد در علم ریاضی جدا از معنای عام لغوی و عرفی است و این دو مطلب نباید به هم آمیخته شود. (6)
تعبیر قرآن به واژه ازدواج به جای زوجه با آن که مقصود قرآن همان حوّا زوجه آدم است، از این روست که زوج، از زوجه فصیح تر است. گرچه به گفته طبری اکثر اعراب، واژه زوج را با «هاء» استعمال می کنند (7) ولی فصحای عرب به همسر مؤنث نیز زوج اطلاق می کنند نه زوجه. زیرا؛ این کلمه اسم است نه وصف. از این رو علامت تأنیث نمی پذیرد و از این لحاظ بر فرزدق که کلمه زوجه را در شعر خود به کار برده انتقاد شده است. (8) اطلاق عنوان زوج بر همسر مرد به این اعتبار است که زن و مرد، هر کدام به انضمام دیگری زوج می شوند. به همین لحاظ است که در آیه «و لهم فیها ازواج مطهّره»(9) زوج مؤنث در قرآن به ازواج جمع بسته شد نه زوجات.(10)
زوج در نگاه جامعه شناختی
امروزه در بین اندیشه ها و کلمات برخی از جامعه شناسان جدید، طرز تلقی جالبی را در خصوص واژه زوج و ارتباط آن با زن و مرد مشاهده می کنیم. آنان نیز نوعی زوج را صفت نمی دانند تا زوج صفت مرد باشد و زوجه صفت زن بلکه اسمی برای یک فعالیت اجتماعی و غیرفردی می دانند. یکی از جامعه شناسان در حوزه روابط جنسی در این باره می گوید: زوج عبارت است از اتحاد جسمانی، روانی و اجتماعی یک مرد و یک زن که در معرض مسائل انطباق و ادغام در قبال جامعه قرار می گیرند. (11)
خانواده از دیدگاه اسلام
اسلام توجه و عنایت ویژه ای به خانواده دارد. زیرا؛ خانواده هسته اصلی تکوین اجتماع بشری است.
از آنجایی که اسلام هدف خاصی را در تکوین خانواده دنبال می کند و حتی به نوعی به دنبال ارائه الگویی آرمانی برای خانواده است، روابطی را در درون خانواده برای اعضای آن در نظر گرفته است تا خانواده از استحکام بالایی برخوردار شود. اگر به روابط اعضای این نهاد عنایت داشته باشیم، مشاهده می کنیم که شریعت مقدس به لحاظ فقهی و اخلاقی، احکام خاصی را تشریع فرموده است. شریعت اسلام در کنار حقوق مشترک انسانی، حقوقی را برای مرد و حقوقی را برای زن ارائه کرده که خاص هر یک است.
اگر بخواهیم به طور خاص به مسأله زنان در نهاد خانواده توجه کنیم به سه شکل قابل بررسی است: زن به عنوان همسر، زن به عنوان مادر و زن به عنوان دختر. هر چند نقش های سه گانه زن در خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است اما هدف نگارنده در این مقاله، بررسی موضوع زن به عنوان همسر است که در فرایند ازدواج شکل می گیرد.
ازدواج
ازدواج ایجاد رابطه بین زن و مرد است که به قصد همسری واقع می شود. چنین رابطه ای هم جهت طبیعی و تکوینی دارد و هم جهت تشریعی. به لحاظ طبیعی رابطه همسری صرفاً شامل نوع انسانی نیست بلکه سنتی طبیعی در حیات طبیعی است که شامل انسان، حیوان و حتی گیاهان نیز می شود. (12) در این رابطه طبیعی یک طرف ارتباط جنبه فاعلیت و مؤثریت و طرف دیگر جنبه انفعال و متأثریت دارد. قرآن در تأیید چنین رابطه ای که به تأیید علوم جدید هم رسیده است، می فرماید: «وَ مِن کُلِّ شَیءٍ خَلَقنا زَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرُونَ»(13) یعنی؛ ما از هر چیزی زوج آن را خلق کردیم. به عنوان مثال؛ دانشمندان در علوم جدید علاوه بر انسان و حیوان، درباره گیاهان معتقدند که گل ها عضو مذکریت و مؤنثیت داشته که از طریق ارتباط این اعضا با یکدیگر، تلقیح حاصل شده و محصول آن از طریق جزء مؤنث ظهور می یابد. (14)
در میان انسان ها نیز رابطه همسری یا همان ازدواج تکویناً امری بدیهی است و به لحاظ تشریعی نیز از حکمت خاصی برخوردار بوده و از قوانین خاصی پیروی می کند. به همین جهت؛ ازدواج به عنوان امری مقدس، بسیار مورد توجه شریعت اسلام است. (15)
ازدواج در اسلام رابطه مقدسی است که بین زن و مرد ارتباط، وحدت، محبت و مودت قلبی برقرار می کند تا زن و مرد در سایه آن، با هم زندگی رضایت بخشی را در شادی ها و غم ها، داشته باشند و مسؤولیت های اجتماعی خود را تا رسیدن به تعالی فردی و محافظت بر کیان بشری انجام دهند.
هدف اصلی ازدواج
یکی از بحث های مهم در موضوع ازدواج که تأثیر مستقیمی به نقش زن در خانواده و ثبات و استحکام اصل خانواده دارد، بحث هدف اصلی ازدواج است. طیف وسیعی از اندیشه ها در این خصوص در ادیان، مکاتب و دیدگاه های اشخاص از الهی و مادی وجود دارد.
در دیدگاه الهی خصوصاً اسلام، ازدواج با هدف مطالبات جسمانی و صرفاً ارضای غریزه جنسی و تجارت محض صورت نمی گیرد بلکه اسلام طبق آیه شریفه «وَ لَقَد کَرّمنا بَنی آدَمَ»(16) ضمن برتر دانستن انسان بر حیوان، به انسان کرامت بخشیده، به او قسم خورده (17) و او را خلیفه خود روی زمین معرفی کرده است. (18) زیرا انسان دارای قوه تفکر و تأمل است و از این عقلانیت در امور جنسی خود بهره می برد. عقلانیت است که باعث شده تا انسان از اخلاق جنسی و احکام خاصی برخوردار شود و امور جنسی خود را بر اساس شاخصه های عقلی به ظهور برساند. بنابراین؛ هدف ازدواج در اسلام عمیق تر از لذات و تمتعات جنسی است.
در میان سایر ادیان و مکاتب دانشمندان نیز این مباحث مطرح است مبنی بر اینکه بهترین شکل اخلاق جنسی و زناشویی به لحاظ تأمین سعادت چیست؟ آیا غرض اصلی از ازدواج صرف کامجویی، پرهیز از معصیت، تشکیل خانواده یا تکثیر نسل است؟ در پاسخ به این سؤال نظرات گوناگونی مطرح شده است که ریشه این تفاوت در آرا، تفاوت در مبانی آنان در خصوص زن و خانواده است. مبانی از قبیل اینکه آیا زن و مرد هر دو موجود مستقل یا دو صنف متفاوت از یک حقیقت انسانی هستند؟ آیا خانواده صرفاً با ارتباط زن و مرد شکل می گیرد یا شکل های دیگری هم برای خانواده وجود دارد؟ آیا نقش غالب در خانواده با پدر است یا مادر؟ آیا پدر سالاری و اصالت مرد حق است یا مادرتباری اصیل است؟ وحدت و تعدد هر یک از زن و مرد چه نقشی در موضوع خانواده دارد؟ آیا بهترین شکل اخلاق جنسی در جامعه صنعتی قابل ارزیابی است یا جامعه کشاورزی، جامعه علمی بهداشتی یا جامعه دینی و مذهبی؟ هر یک از این سؤالات به لحاظ مبانی باید پاسخ داده شود تا بتوان در مورد اصل ازدواج صحبت کرد.
آنچه در کل می توان گفت این است که ما مسلمانان به استناد آیه شریفه «وَ مِن آیاتِهِ ان خَلَقَ لَکُم مِن انفُسِکُم اَزواجاً لِتَسکُنُوا اِلَیها وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّهَ وَ رَحمَه اِنَّ فی ذلِکَ لایاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرونَ.»(19) علاقه دو همسر را به یکدیگر یکی از نشانه های بارز وجود خداوند دانسته و نکاح را سنت و تجرد را نوعی شرارت می دانیم. در حالی که برخی از آیین ها از دنیای قدیم علاقه جنسی را ذاتاً پلید و آمیزش جنسی را حتی با همسر شرعی و قانونی نوعی تباهی و سقوط می دانند. به قول راسل عوامل و عقاید مخالف جنسیت از اعصار خیلی قدیم وجود داشته و به خصوص در هرجا که مسیحیت و دین بودا پیروز می شد، عقیده مزبور نیز تفوق می یافت. در دنیایی هم که از تأثیرات مسیحی و بودایی دور بوده است، ادیان و راهبانی مانند «اسنیت ها در یهودیت» بوده اند که از تجرد طرفداری می کردند. در یونان و روم متمدن طریقه کلبیون جای طریقه اپیکور را گرفت و نو افلاطونیان نیز به اندازه کلبیون ریاضت طلب شدند. در ایران نیز این تفکر به سمت باختر پخش شد مبنی بر اینکه ماده عین تباهی است و به همراه آن این اعتقاد به وجود آمد که هرگونه رابطه جنسی ناپاک است و بعدها همین عقیده با کمی اصلاحات از اعتقادات کلیسای مسیحی شد.(20)
ازدواج از دیدگاه پولس رسول
باوری که در زمان های پیش از مسیحیت وجود داشت این بود که به جای اینکه اساس خانواده بر ازدواج باشد، ازدواج بر مبنای خانواده قرار گرفت. با ظهور مسیحیت خصوصاً پولس رسول (سن- پل) نظر جدیدی در مورد زناشویی مطرح شد مبنی بر اینکه در بادی امر غرض از ازدواج تکثیر نسل نیست بلکه هدف اصلی جلوگیری از معصیت زنا است.
پولس رسول این نکته را در رساله اول خود به قرنتیان تشریح می کند. لزوم طرح این مسأله از ناحیه وی زمانی آغاز می شود که قرنتیان مسیحی با زن پدران خویش رابطه نامشروع برقرار کردند و ایشان نیز نظریاتی را مطرح کرد: (21)
1- برای مردان بهتر است که زنی را لمس نکنند.
2- البته به منظور اجتناب از زنا هر مردی زوجه خودش و هر زن شوهر خودش را داشته باشد.
3- شوهر حق زن و زن حق شوهر خود را ادا نماید.
4- زن اختیار بدن خود را ندارد بلکه شوهرش دارد و مرد نیز اختیار بدن خودش را ندارد بلکه زنش دارد.
5- زن و شوهر از یکدیگر جدا نشوند مگر به رضایت طرفین و آن هم برای روزه و عبادت.
6- البته این امر را نه به عنوان حکم بلکه به صورت اجازه می گویم.
7- آرزوی من این است که تمام مردان مثل من باشند ولی هر کس موهبت خاصی از خدا دارد.
8- به مجردان و بیوه زنان می گویم که بهتر است مانند من زندگی کنند.
9- اگر نمی توانند خویشتندار باشند بهتر آن است که نکاح و ازدواج کنند تا سوختن در آتش جهنم. (22)
از نظریات ارائه شده از پولس رسول برمی آید که در ازدواج هیچ هدف بیولوژیکی وجود ندارد. زیرا؛ بر اساس آموزه های مسیحی در ظهور ثانوی مسیح، حتی مناسبات جنسی در محدوده زندگی زناشویی، مانعی برای وصول به رستگاری است.
یعنی؛ شخص مجرد در امور خداوند می اندیشد که چگونه رضایت خدا را جلب کند و شخص متأهل در امور دنیایی می اندیشد تا چگونه رضایت زن خویش را جلب کرده و او را خشنود سازد. هرچند اشخاص متأهل می توانند رستگار شوند. منتها زنا گناه کبیره است و باید از گناه خود توبه کرد. در واقع پولس ازدواج را جایگزینی برای زنا تلقی کرده است. به تعبیری به طور مطلق اصل بر پلیدی ازدواج و ارتباط زن و مرد است اما اگر ترس از معصیت و زنا باشد می توان ازدواج کرد. راسل می گفت: پزشکی به من توصیه کرد اگر می خواهی سیگار را ترک کنی، ساده ترین راه این است که هر وقت هوس سیگار کردی خودت را به مکیدن آب نبات مشغول بساز و پولس نیز درست با همین تلقی ازدواج را توصیه می کند.
وی معتقد نیست که سودی بر ازدواج مترتب باشد و این که عشق و علاقه ای بین زن و شوهر ممکن است چیزی زیبا و خواستنی باشد. بنابراین؛ کمترین توجهی به مسأله خانواده ندارد و تنها چیزی که ذهنش را متوجه خود ساخته مسأله زنا است و تمام اخلاق جنسی او در پیوند با این یک مسأله قابل طرح است. مثل اعتقاد به اینکه تنها علت پخت نان، بازداری مردم از سرقت آن است. (23) از دیدگاه شهید مطهری ظاهراً علت اینکه فکر پلید بودن علاقه و آمیزش جنسی تا این حد بین مسیحیان اوج گرفت، تفسیری بود که از بدو تشکیل کلیسا برای مجرد زیستن حضرت عیسی صورت گرفته بود. گفته شد علت اینکه مسیح تا آخر مجرد زیست پلیدی ذاتی این عمل است. پس روحانیون مسیحی شرط وصول به مقامات معنوی را از آلوده نشدن به زن در تمام مدت عمر دانستند. هدف از چنین ریاضتی این بوده است که مردان را متقی سازند. ازدواج به نیت تولید نسل جایز است ولی این ضرورت مانع اصلی پلیدبودن عمل ازدواج نیست. هدف دیگر دفع افسد به فاسد است.
یعنی؛ ازدواج جایز است به خاطر اینکه از آمیزشهای بی قید و بند مردان و زنان جلوگیری شود. همانگونه که در کلمات راسل مشاهده کردیم در نظریه پولس رسول مسأله تولید نسل هدف فرعی است و هدف اصلی
همان اجتناب از فسق زنا و دفع افسد به فاسد است. (24)
ازدواج و تقرب به خداوند
اسلام به مسأله ازدواج بسیار توجه عمیقی کرده است. زیرا؛ ازدواج و ارتباط و علاقه جنسی زن و مرد به یکدیگر از دیدگاه اسلام ریشه در اهداف الهی، فطری، تکوینی و طبیعی بشر دارد.
در اسلام ارتباط جنسی زن و مرد، از اهداف اصلی، فرعی و فواید، منافع و نتایج معقولی برخوردار است.
اصلی ترین و مهم ترین هدف ازدواج از دیدگاه اسلام تهذیب، تزکیه، پرورش و تکمیل نفس و نیل به مقام شامخ قرب الهی است. این هدف دقیقاً مطابق با هدف آفرینش انسان از ناحیه خداوند است. اسلام انسان را موجودی برگزیده و عالی می داند که برای تمتعات حیوانی آفریده نشده است.
اسلام از انسان خواسته است که دلبستگی و وابستگی تمام عیار به دنیا نداشته باشد بلکه در تمام حرکات و افعال حتی درخوردن و آشامیدن و خوابیدن و ازدواج کردن، این هدف عالی را تعقیب می نماید. دنیا را وسیله و مزرعه ای برای آخرت و رسیدن به قرب الهی بداند. بنابراین؛ هدف انسان دیندار و با ایمان در ازدواج از اهداف حیوانی، برتر و بالاتر خواهد بود و به صورت امری مقدس که در حصول تقوا و تقرب الی الله کمک خواهد کرد، جلوه گر خواهد شد. او می خواهد به سنت پیامبر عمل کند تا به وسیله امری مشروع، نیاز غریزه جنسی خود را تأمین کرده و خویشتن را از گناه و انحراف مصون بدارد و با تولید فرزندانی صالح، زمین را از موحدان برجسته و گویندگان کلمه توحید پرساخته و باقیات الصالحاتی از خود بر جای گذارد.
ازدواج و علاقه جنسی زن و مرد با وجود هدف های عالی که بیان شد، دارای فواید و نتایج فراوانی است.
1- کسب استقلال:
طبیعت هر انسانی این است که اگر در زمانی در کنار پدر و مادر زندگی تبعی داشتند، حال از طریق ازدواج به استقلال رسیده و زندگی جدیدی را آغاز کنند. در این زندگی جدید، پسر و دختر، زن و شوهر می شوند، واحد کوچک اجتماعی را تشکیل می دهند، مسؤولیت پذیر شده و به استقلال می رسند، زندگی هدفدار پیدا
کرده و محصول کسب و کارشان به خانواده جدید تعلق می گیرد.
2- انس و آرامش:
از دیگر طبیعت های انسانی، وجود انس و الفت است. تنها زندگی کردن بسیار دشوار است بلکه در مقابل انسان به خاطر وجود ناآرامی ها، غم ها، سختی ها و اموری از این دست به یک همدم امین و وفادار نیازمند است تا با او انس گرفته و خود را از طریق رازداری ها، دلجویی ها و غمخواری ها آرامش بخشد. بهترین فردی که می تواند این نیاز طبیعی را تأمین کند، همسر است. امام رضا(ع) می فرماید: «ما افاد عبدٌ خیراً من زوجه صالحه اذا رآها سرّته و اذا غاب عنها حفظته فی نفسها و مالها». بندگان خدا به فایده ای بهتر از همسر شایسته دست نمی یابند مگر وقتی که همسرش را می بیند شادمانش گرداند و در غیاب او از خودش و مالش محافظت نماید. (25)
3- حفظ عفت و مصونیت از گناه:
غریزه جنسی یکی از غرایز نیرومند انسانی است. اگر این غریزه از طریق ازدواج در مسیر طبیعی خویش قرار گیرد،انسان ازگناه وانحراف مصون خواهد ماندو یکی از فضائل اصلی انسان که عفت باشد،تحصیل خواهدشد.
رسول خدا(ص) فرمودند: هر کسی که ازدواج کند نصف دینش را حفظ کرده است. (26) هر کس که می خواهد خدا را پاکیزه ملاقات کند، باید ازدواج کند. (27) به وسیله ازدواج می توان چشم و دامن را از گناه بازداشت.(28)
4- آرامش و تعادل اعصاب:
علاوه براینکه ازدواج روح انسان را آرام می سازددرتعادل سلسله های عصبی جسم انسان نیز تأثیرگذار است.
ارضای صحیح غریزه جنسی برای سلامت جسمانی انسانی ضرورت دارد و عدم ارضای صحیح آن امراضی از قبیل: ضعف اعصاب، اضطراب، افسردگی، یأس، دلمرده گی، دلهره، تشنج، تندخویی، بدبینی، گوشه گیری،
سردرد،زخم معده وسوء هاضمه درپی دارد. بنابراین؛ سلامت جسم انسان در این حوزه منوط به ازدواج است.
5- تولید و تکثیر نسل:
یکی از نتایج ازدواج ابقای نسل بشر است. ابقای نسل، امری با اهمیت است. هدف آفرینش جهان، وجود انسان و تکامل اوست. وجود فرزند صالح در دنیا و آخرت سعادت محسوب شده و این امر از ثمرات ازدواج است. رسول خدا(ص) فرمودند: تزویج کنید تا صاحب فرزند شوید و بر تعداد شما افزوده شود. زیرا؛ من در قیامت در برابر سایر امت ها به زیاد بودن شما حتی به فرزندان سقط شده شما، مباهات می کنم.(29)
6- همکاری در اطاعت و نیل به ثواب:
انسان مؤمن انتخاب همسر شایسته و موافق خود می تواند در طریق انجام وظیفه و سلوک الی الله، از همکاری های همسر خویش بهره مند گردد.
ابوذر غفاری پرسید آیا ممکن است هم از مناسبات جنسی همسران خود بهره مند شویم و در عین حال پاداش اخروی هم داشته باشیم؟ رسول خدا (ص) به ایشان فرمودند: همانگونه که اگر به صورت غیرمشروع انجام می دادی گناه به حساب می آمد، حال که مشروع انجام دادی، پاداش اخروی دارد. (30) رسول خدا(ص)می فرمودند: «من سعاده المرء الزوجه الصالحه» یکی از عوامل سعادت انسان داشتن همسر شایسته است.(31)
7- سلامت و امنیت اجتماعی:
زمانی سلامت و امنیت در جامعه فراگیر می شود که بنیاد خانواده مستحکم باشد و استحکام خانواده زمانی رخ می دهد که ازدواج درستی صورت گرفته باشد.
8- لذتجویی های جنسی:
یکی از مهم ترین فواید و اصلی ترین انگیزه های نیاز طبیعی ازدواج، کامجویی های مشروع جنسی است.
همانگونه که در بخش های قبلی در پرسش ابوذر از رسول خدا(ص) مطرح شده بود، لذایذ مشروع و زیبا که نفس انسان میل شدید و غریزی با آن دارد، با تمام کیفیت و کمیت هایی که برای آن در نظر می گیریم، مورد توجه و ترغیب اسلام است. اسلام رهبانیت را قبول ندارد و عمل جنسی را منفور نمی شمارد بلکه در مناسبات جنسی زنان و مردان با یکدیگر، راه های فراوانی را متذکر شده تا انسان به بهترین وجه از این ودیعه الهی استفاده کند؛ امری که دانستن آن مهم است این است که استفاده از مناسبات جنسی در اسلام همانند دنیا سنجیده می شود. همانگونه که دنیا وسیله و مزرعه ای برای آخرت است، مناسبات جنسی هم باید با این دید مورد توجه قرار گیرد.
ازدواج و مناسبات جنسی با بالاترین سطح از کیفیت و کمیت اگر در مسیر شرعی و قانونی آن باشد، می تواند راهی برای وصل به حق تعالی باشد. رسول خدا(ص) فرمودند: روشنی چشم من در نماز و لذت بردن از زنان است. (32) در برابرش، اگر مناسبات جنسی و ازدواج، در مسیر غیرمشروع قرار گیرد، بزرگ ترین عامل تباهی و سقوط انسان به مرتبه پست حیوان خواهد شد.
گل و گلستان
نظر به مطالبی که در بخش اول مقاله درباره مسأله زن، خانواده و ازدواج بر اساس دیدگاه اسلامی و غیراسلامی بیان شد، اهمیت این نکته بر کسی پوشیده نیست که زن به عنوان عضوی از خانواده، نقش مؤثری در خانواده به تبع آن در اجتماع بشری دارد. حتی اگر این نکته را در مقایسه با مردان مطرح کنیم، می توان گفت که نقش زن در بسیاری از موارد، که بخشی از آن در اهداف و فواید ازدواج بیان شد، از مرد بیشتر است؛ در واقع زن در خانواده همانند گلی است که گلستان خانواده با وجود او عطرآگین خواهد شد.
بدیهی است، عدم توجه به لوازم و نیازهای طبیعی شد یک گل، ضعف، ناکارآمدی و پژمردگی گل را در پی خواهد داشت و فقدان گل نیز، گلستان پر از طراوت را به زمینی بایر، بی ثمر و بدون محصول تبدیل خواهد کرد. علاوه بر نیازهای طبیعی، تربیت یک گل و نحوه نگهداری آن نیز باید بر اساس مناسبات و اقتضائات خاص خودش صورت گیرد.
بنابراین؛ اگر درباره زن در خانواده به گونه ای عمل شود که موجودی ضعیف و بی خاصیت شمرده شود یا جایگاه او به عنوان همسر، مادر و هر نقش دیگری، مورد تعرض اعضای دیگر خانواده و اجتماع قرار گیرد، کوچکترین نهاد بشری و به تبع آن تمام نهادهای اجتماعی دیگر به اموری بی اثرو بیهوده تبدیل خواهد شد.
تشکیل خانواده :  ازدواج در میان همه اقوام و ملل و جوامع انسانی از قداستی خاص برخوردار است و به همین دلیل نیز،آداب و رسوم ویژه خود را دارد که به تناسب عقیده و مرام، نژاد و زبان، جغرافیا و عوامل دیگری، گوناگون و متنوع است.
اهمّیت ازدواج در اسلام:   دست توانمند آفرینش، غریزه قدرتمند جنسی را با ذات آدمی، عجین کرده که خود، عامل تکامل انسان، تحکیم عواطف و احساسات، بقای نسل و بسیاری مواهب دیگر است. از دیدگاه شریعت مقدّس اسلام و دیگر ادیان الهی، برای ارضای غریزه جنسی، راهی جز ازدواج وجود ندارد؛ بنابراین، ازدواج، ناموس طبیعت بشری، خواست فطرت و حکمت آفرینش است؛ چنان که هسته مرکزی و سنگ زیرین جامعه بشری را نیز تشکیل می‌دهد.
تشکیل خانواده در قرآن :  قرآن مجید در این راستا می‌فرماید:
«وَ مِنْ ایاتِهِ انْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ انْفُسِکُمْ ازْواجاً لِتَسْکُنوُا الَیْها وَ جَعَلَ‌ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً...» [۱]و از نشانه‌های او، این که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان، مودّت و رحمت قرار داد.  همچنین از ازدواج با عنوان «پیوند محکم» یاد کرده، می‌فرماید:
«... وَ اخَذْنَ مِنْکُمْ میثاقاً غَلیظاً» [۲]زنان (هنگام عقد) از شما پیمان محکمی گرفته‌اند.
تشکیل خانواده در سخن پیامبر :  رهبر بزرگوار اسلام، حضرت محمّد صلّی الّله علیه و آله درباره ازدواج می‌فرماید:«ما بُنِیَ بِناءٌ فِی الْاسْلامِ احَبَّ الَی الَّلهِ عَزَّوَجَلَّ مِنَ التَّزْویجِ» [۳]
در اسلام هیچ بنیادی پی‌ریزی نشده که مانند ازدواج، محبوب خدای بزرگ باشد.
ازدواج سبب افزونی عبادت :  امام صادق علیه‌السّلام، ازدواج را سبب افزونی ارزش عبادت دانسته، می‌فرماید:
«رَکْعَتانِ یُصَلّیهِمَا الْمُتَزَوِّجُ افْضَلُ مِنْ سَبْعینَ رَکْعَةً یُصَلّیها غَیْرُ مُتَزَوِّجٍ» [۴]
دو رکعت نمازی که متأهل به ‌جای می‌آورد از هفتاد رکعت نمازی که مجرّد به‌جای می‌آورد، برتر است.
نکوهش تجرد در روایات :  در متون اسلامی به ‌موازات تمجید و تشویق به ازدواج، از تجرّد، نهی و نکوهش شده است، از جمله رسول اکرم صلّی الّله علیه و آله می‌فرماید:
«اکْثَرُ اهْلِ النَّارِ العُزَّابُ» [۵] [۶]   بیشتر دوزخیان را مجرّدان تشکیل می‌دهند.
مستحب مؤکد بودن ازدواج :   ازدواج، برای زن یا مرد، به ‌خودی خود از مستحبات بسیار مؤکّد است. [۷]که گاه واجب می‌شود؛کسی که به‌ واسطه نداشتن زن به حرام می‌افتد، واجب است زن بگیرد. [۸]
خواستگاری و تشکیل خانواده :  نخستین گام در تشکیل خانواده «خواستگاری» است که اگر بر مبنای صحیح صورت پذیرد، بیشترین سهم را در استحکام و سعادت خانواده تأمین می‌کند.
← مواردی که باید در خواستگاری رعایت شود :  از دیدگاه اسلام، رعایت امور زیر در خواستگاری ضروری است؛
۱- سزاوار است انسان در صفات همسر آینده خویش دقّت کند و همسری خوش ‌نام و خوش‌اخلاق برگزیند و همانگونه که مرد باید در صفات نامزد خویش توجّه کند، سزاوار است زن و اولیای او نیز در صفات خواستگار، نیک بنگرند. [۹]
۲- در انتخاب همسر نباید به زیبایی و ثروت او بسنده کرد، بلکه باید همسری را اختیار کند که از صفات نیکو برخوردار باشد.
صفات همسر نیکو از نظر رسول اکرم صلّی الّله علیه و آله :  
- ولود و بسیارزا؛
- ودود و بامحبّت؛
- عفیف و پاکدامن؛
- عزیز و محترم در میان خانواده خویش؛
- متواضع و مطیع در برابر شوهر؛
- خودآرایی برای همسر. [۱۰]
صفات زنان ناشایست از منظر رسول خدا صلّی الّله علیه و آله :  
- نسبت به شوهر عزیز (و پرتوقّع) است.
- در میان خانواده خود، خوار و بی‌مقدار است.
- کینه‌توز و حسود است.
- در برابر گناه، ورع و تقوا ندارد.
- در غیاب شوهر برای دیگران آرایش می‌کند، ولی در حضور شوهرش از چنین کاری دریغ می‌ورزد.
- سخن شوهرش را نمی‌شنود و از او اطاعت نمی‌کند.
- چون اسب سرکش، از شوهرش تمکین نمی‌کند.
- هیچ عذری را از شوهر نمی‌پذیرد و هیچ‌گونه گذشتی نسبت به او ندارد. [۱۱]
ازدواج با زنانی که مکروه است :  
- ازدواج با زن زناکار و زنازاده.
- ازدواج با زنی که هنگام تولّد، قابله انسان بوده و دختر قابله. [۱۲]
صفات مردانی که نباید به عنوان شوهر انتخاب شوند :  
- بداخلاقی؛
- زن‌صفتی و نامردی؛
- فسق و فجور؛
- شرابخوری. [۱۳]
مواردی که هنگام خواستگاری می‌توان به زن نگاه کرد :   
- قصد لذت نداشته باشد، گرچه به‌طور ناخواسته لذّت نیز ببرد.
- نگاه کردن، بصیرت و شناخت او را نسبت به زن، افزون کند.
- زن در حال حاضر ممنوعیت ازدواج نداشته، و احتمال توافق، وجود داشته باشد.
- احتیاط واجب آن است به نگاه بر صورت، دست‌ها تا مچ، مو و برخی زیبایی‌ها بسنده کند.
- احتیاط واجب آن است نگاه کردن از پشت لباس نازک باشد. [۱۴]
مراسم عقد :   ازدواج به دو شکل؛ دایم و موقّت، انجام می‌گیرد و هریک از آن‌ها نیازمند صیغه عقدی است که مشتمل بر «ایجاب و قبول» است؛ یعنی گفتن دو جمله‌ای که دلالت بر انشا و رضایت به مفهوم خود داشته باشند؛  بنابراین، تنها رضایت قلبی دو طرف، یا به شکل معاطاتی (ازدواج عملی بدون عقد و صیغه) همین‌طور صیغه عقد کتبی یا اشاره‌ای که دلالت بر ازدواج کند کافی نیست(افرادی که لال هستند از این حکم استثنا هستند.) [۱۵]
صیغه عقد بنابر احتیاط لازم باید به عربی خوانده شود و اگر مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند، با هر زبانی که صیغه را بخوانند صحیح است و لازم نیست وکیل بگیرند، ولی باید جمله‌ای بگویند که معنای «زَوَّجْتُ وَ قَبِلْتُ» لغت عربی را بفهماند. [۱۶]
صیغه عقد، چه توسّط خود زوجین خوانده شود، چه توسّط وکیل آن‌ها، باید بعد از بیان شرایط و توافق و تعیین مهریه، اجرا شود و احتیاط واجب آن است که «ایجاب» از طرف زن و «قبول» از طرف مرد باشد.
احکام عقد :  
۱- کسی که صیغه عقد را جاری می‌کند -خواه برای خود یا برای دیگری-، باید بالغ و عاقل باشد، همچنین باید صیغه را صحیح و با قصد جدّی پیوند ازدواج، جاری کند. [۱۹]
۲- اگر در عقد، یک حرف غلط خوانده شود که معنای آن را عوض کند، عقد باطل است. [۲۰]
۳- زن و مرد تا یقین نکنند وکیل آنها صیغه را خوانده است، نمی‌توانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند. [۲۱]
۴- رضایت کامل زن و مرد در صحّت عقد، شرط است؛ بنابراین اگر زن یا مرد را مجبور به ازدواج کنند، عقد صحیح نیست، مگر بعد از اجرای صیغه، ازدواج را بپذیرد و راضی شود. [۲۲]
۵- دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص می‌دهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد و اجازه مادر و برادر لازم نیست. [۲۳]
۶- اگر مرد پس از عقد و پیش از عروسی، زنش را طلاق بدهد، باید نصف مهریه را به او بپردازد. همینطور اگر زن یا مرد در این اثنا بمیرند، زن یا وارثان او نصف مهریه را دریافت می‌کنند. [۲۴]
۷- وجود برخی عیبها در زن یا مرد، سبب باطل شدن عقد می‌شود. [۲۵] [۲۶]
مستحبّات مراسم عروسی :
۱- مستحب است عروسی در شب انجام گیرد و در شب یا روز عروسی، ولیمه داده شود که از سنّت پیامبران است. ولیمه یکی دو روزه مستحب است نه بیشتر و خوب است که مؤمنان ثروتمند و فقیر را به ولیمه دعوت کرد و برای آنان نیز مستحب است این دعوت را بپذیرند، گرچه روزه مستحبی گرفته باشند.
۲- مستحب است داماد هنگام عروسی، دو رکعت نماز و دعاهایی را که از معصومین(علیهم السلام) رسیده بخواند و عروس و داماد با وضو باشند و داماد از خدا بخواهد که فرزندش را مسلمان و سالم قرار دهد و او را از گزند وسوسه شیطان نگه دارد.
۳- بسم‌اللّه بگوید تا شیطان به آنان نزدیک نشود. [۲۷]
زمانهایی که آمیزش مکروه است :    شب و روزی که ماه و خورشید می‌گیرند؛ روزی که باد سیاه یا زرد می‌وزد یا زلزله رخ می‌دهد، هنگام غروب خورشید، شب اوّل ماه (جز ماه رمضان)، شب نیمه هر ماه، شب چهارشنبه، شب عید فطر و قربان، در مسافرت اگر آب برای غسل کردن یافت نمی‌شود. [۲۸]
همچنین رو به قبله و پشت به قبله، در کشتی، هنگام سیری، ایستاده، زیر آسمان و درخت میوه آمیزش کراهت دارد. [۲۹]
واجبات در تشکیل خانواده :
۱- وقتی زن در اختیار همسرش قرار بگیرد و مطیع او شود بر شوهر واجب است مخارج او را اعم از خوراک، پوشاک، مسکن و لوازم ضروری‌ زندگی در حدّ متعارف تأمین کند، به‌ شرط آنکه زن، همسر دائمی مرد باشد و بدون اجازه او از منزل خارج نشود (جز برای حج واجب) و مرتد نگردد. [۳۰]
۲- پس از عروسی، بر مرد واجب است همه مهریه زن را به او بپردازد و زن حق دارد آن را پیش از عروسی نیز طلب کند. [۳۱]
۳- بر زن، واجب است در مورد کامجویی‌های حلال، از شوهر خویش تمکین کند. [۳۲]
اهداف و اصول این سیاستها در تعالی خانواده
شوراي عالي انقلاب فرهنگي در جلسه 564 مورخ 7/4/84 به پيشنهاد شوراي فرهنگي- اجتماعي زنان، اهداف و اصول تشكيل خانواده و سياست‌هاي تحكيم و تعالي آن را به شرح ذيل تصويب نمود:
 مقدمه:    
 خانواده از ابتداي تاريخ تاكنون در بين تمامي جوامع بشري، به عنوان اصلي‌ترين نهاد اجتماعي، زيربناي جوامع و منشأ فرهنگ‌ها، تمدن‌ها و تاريخ بشر بوده است، پرداختن به اين بناي مقدس و بنيادين و حمايت و هدايت آن به جايگاه واقعي و متعالي‌اش، همواره سبب اصلاح خانواده بزرگ انساني و غفلت از آن موجب دور شدن بشر از حيات حقيقي و سقوط به ورطه هلاكت و ضلالت بوده است.
 اسلام به عنوان مكتبي انسان‌ساز بيشترين عنايت را به تكريم، تنزيه و تعالي خانواده دارد و اين نهاد مقدس را كانون تربيت و مهد مودت و رحمت مي‌شمرد و سعادت و شقاوت جامعه انساني را منوط به صلاح و فساد اين بنا مي‌داند و هدف از تشكيل خانواده را تأمين نيازهاي مادي، عاطفي و معنوي انسان از جمله دستيابي به سكون و آرامش برمي‌شمارد. دستيابي به اين اهداف والاي مكتب اسلام و حفظ و حراست دقيق و مستمر از آن، نيازمند توجه جدي به خانواده و پياده ‌كردن قوانين مربوط به آن در اسلام است و ضروري است كليه برنامه‌ريزي‌ها و سياستگذاري‌ها در تمام سطوح، حق مدارانه و ملهم از نگرش توحيدي و در راستاي تعالي و مصالح خانواده باشد.
شوراي فرهنگي ـ اجتماعي زنان براساس بند سوم شرح وظائف خود مبني بر «سياستگذاري و برنامه‌ريزي جهت تقويت نهاد مقدس خانواده بر مبناي آسان كردن تشكيل خانواده، پاسداري از قداست آن و استوار ساختن روابط خانوادگي بر پايه حقوق و اخلاق اسلامـي» و نيز با بهره‌گيري از قرآن و سنت، قانون اساسي و ديگرقوانين جاري در نظام اسلامي ايران ورهنمودها و فرمايشات حضرت امام خميني(ره) و بيانات روشنگرانه مقام معظم رهبري در مورد خانواده، اقدام به تهيه سياست‌هاي تشكيل، تحكيم و تعالي خانواده نموده است.
تعريف خانواده:
خانواده گروهي است متشكل از افرادي كه از طريق نسب يا سبب و رضاع با يكديگر به عنوان شوهر، زن، فرزندان، مادر، پدر، برادر و خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشتركي پديد آورده و در واحد خاصي به نام خانواده زندگي مي‌كنند.
 اصول و مباني:
 1- نظام زوجيت از اركان عالم خلقت و از آيات و نشانه‌هاي الهي است و وحدت زن و مرد در ابعاد انساني و اختلاف آنها در بعد بشري از شاهكارهاي خلقت و موجب تداوم و تكامل حيات آنان مي‌باشد.
 2- زن و مرد بر اساس حكمت الهي با لحاظ تفاوت‌هاي طبيعي آنها بايد از حقوق انساني، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي عادلانه برخوردار شوند.
 3- خانواده واحد بنيادين جامعه و كانون اصلي رشد و تعالي انسان است، قوانين و مقررات و برنامه‌هاي كشور بايد در جهت آسان كردن تشكيل خانواده، حمايت و پاسداري از قداست آن و استواري روابط خانوادگي بر پايه حقوق و اخلاق اسلامي باشد.
 4- نتايج ازدواج ايجاد مودت، رحمت و آرامش ميان زن و شوهر است و با تكريم و احسان توسط فرزندان و رحمت و تربيت توسط والدين تداوم و تكامل مي يابد.
 5- اعضاي خانواده بويژه والدين نسبت به حفظ حرمت و صيانت خانواده از آفات و آسيب‌ها و توانا نمودن اعضا در ابعاد شناختي و رفتاري جهت هدايت آنها در مسير الي الله و حصول به حيات طيبه مسئول مي‌باشند.
 6- تربيت و عواطف اجتماعي به عنوان مهمترين ويژگي‌هاي نظام انساني از خانواده نشأت مي‌گيرد و توجه
به نقش محوري زن به عنوان محور عاطفه و تربيت و نقش محوري مرد در امر تربيت و تأمين معيشت و اداره زندگي، امري ضروري است.
 اهداف:
1ـ تحقق ديدگاه اسلام درخصوص اهميت جايگاه، منزلت و كاركردهاي خانواده در نظام اسلامي؛
 2ـ حمايت از تشكيل، تحكيم و تعالي نهاد خانواده و پيشگيري از تزلزل و فروپاشي آن؛
 3ـ ارتقاء سطح فرهنگي و تربيتي اعضاي خانواده به منظور ايفاي نقش آن در سلامت و بهبود فرهنگي جامعه؛
 4ـ همگرايي و هماهنگي در كليه سياست‌ها و برنامه‌ريزي‌ها در موضوع خانواده به منظور بهبود وضعيت تشكيل، تحكيم و تعالي خانواده؛
 5ـ آگاهي افراد خانواده نسبت به حقوق و وظايف يكديگر و زدودن نگرش‌هاي غلط جامعه؛
 6ـ گسترش و تعميق ارزش‌هاي اصيل اسلامي در خانواده براي تربيت نسل سالم، با ايمان، مسئول و مؤثر در رشد خود، خانواده و جامعه؛
 7ـ ايمن‌‌سازي خانواده از آسيب‌ و بحران‌هاي اجتماعي و حمايت از خانواده‌هاي آسيب‌ديده؛
 هدف اول: تحقق ديدگاه اسلام در خصوص اهميت جايگاه، منزلت و كاركردهاي خانواده در نظام اسلامي
 راهبردها:
1- ترسيم الگوي خانواده متعادل و تبيين ويژگيهاي الگويي خانواده آرماني در اسلام؛
 2- تحكيم مباني اعتقادي خانواده و تواناسازي آن در ابعاد شناختي و اخلاقي جهت هدايت خانواده در مسير الهي و تقويت فرهنگ اسلامي؛
 3- توسعه آگاهيهاي جامعه و اعضاي خانواده نسبت به اهميت، كاركردها و تأثير آن بر بنيانهاي شخصيت فرزندان و توسعه انساني جوامع به عنوان عامل مهم انتقال فرهنگ و ارزشها؛
 4- ارتقاي امنيت و تأمين نيازهاي مادي، معنوي و مصونيت بخشي خانواده در ابعاد فرهنگي، رواني، اقتصادي و اجتماعي؛
 5- تأمين نيازهاي مادي، معنوي، عاطفي فرزندان در خانواده به منظور افزايش احساس تعلق اعضاي خانواده به يكديگر؛
 6- تأمين و ارتقاء سلامت روحي، جسمي، اجتماعي زنان در مراحل مختلف زندگي و ايجاد تسهيلات مورد نياز و ارائه خدمات مناسب در اين مراحل (دوران بارداري، تغذيه، نوع كار، حضانت كودك و....)؛
 7- تقويت شخصيت و جايگاه واقعي زن و مرد به عنوان پدر، مادر و همسر و توجه به نقش اساسي آنها در توسعه انساني و تربيت نسل بالنده در خانواده؛
 8- توسعه آگاهي زنان و اعضاي خانواده در خصوص ايجاد الگوي صحيح اقتصادي و تنظيم درآمدها و هزينه‌هاي خانواده و تأثير آن بر اقتصاد كشور؛
 سياستهاي اجرايي:
 ـ معرفي وارائه الگو از زنان و مردان موفق به جامعه، با لحاظ موفقيت آنها در نقش مادري، پدري و همسري؛
ـ تكريم و تجليل از خانواده‌هاي ايثارگر انقلاب اعم از شهدا، جانبازان، اسرا و تأمين نيازهاي مادي و معنوي آنان؛
ـ تكريم و بزرگداشت خانواده از طريق تخصيص ايامي از سال به خانواده و معرفي خانواده‌هاي نمونه؛
ـ هدايت زنان در پذيرفتن نقش‌هاي اجتماعي هماهنگ با نقش مادري و همسري به منظور ارج‌گذاري و
كارآمدسازي فعاليت‌هاي خانوادگي؛
ـ ترسيم كاركردهاي زيستي، تربيتي، رواني و عاطفي خانواده به عنوان مهمترين بستر رشد فرهنگي جامعه از طريق رسانه‌ها و كتب درسي؛
ـ بازنمايي روحيه همكاري و وفاداري متقابل زن و مرد در زندگي مشترك و بحران‌هاي خانوادگي و پرهيز از ترويج روحيه مردستيزي و يا زن‌ستيزي در برنامه‌ها؛
ـ بازنمايي ضرورت توجه والدين نسبت به تخصيص زمان كافي جهت تربيت فرزندان و تأمين نيازهاي عاطفي آنان و بيان پيامدهاي بي‌توجهي به اين امر؛
ـ آگاهي بخشي زنان در خصوص تأثير تغذيه مناسب، ورزش و رعـايت بهـداشت و تـأمين سـلامت جسمـي و نشـاط روحـي و برنامه‌ريزي دولت جهت تأمين آنها؛
ـ ايجاد روحيه پس‌انداز و آينده نگري در خانواده بر محور قناعت و ايجاد مراكز مناسب جهت انجام فعاليت‌هاي توليدي و خود اشتغالي در كنار وظائف خانه‌داري جهت كمك به اقتصاد خانواده؛
هدف دوم: حمايت از تشكيل، تحكيم و تعالي نهاد خانواده و پيشگيري از تزلزل و فروپاشي آن.
راهبردها:
 1- تسهيل در امر ازدواج به عنوان پيمان الهي و تشويق جوانان به تشكيل خانواده همراه با تعديل توقعات و كاهش تشريفات و تأثير آن بر صيانت نفس و سلامت فرد و جامعه؛
 2- توسعه آگاهي‌هاي جوانان درخصوص نقش تناسب اعتقادي و فرهنگي زوجين در ايجاد تفاهم و تحكيم خانواده و روش‌ها و معيارهاي شرعي انتخاب همسر؛
 3- توسعه نقش سازنده، هدايتي و حمايتي والدين در امر ازدواج جوانان و حفظ تناسب فرهنگي خانواده‌ها؛
 4- توسعه و جهت‌دهي نظام آموزشي با توجه به نقش‌ها و ويژگي‌هاي مشترك و اختصاصي زنان و مردان و توانمند كردن دختران جهت ايفاي نقش مادري و همسري و پسران جهت ايفاي نقش پدري و آموزش روابط حقوقي آنها به يكديگر؛
 5- توسعه آگاهيهاي زوجين نسبت به تأثير روابط جنسي سالم در تقويت پيوندهاي عاطفي، نشاط روحي و افزايش رضايت‌مندي آنان از زندگي و اختصاص علائق زوجيت به همسر قانوني؛
 6- افزايش آگاهي‌هاي زوجين در زمينه حقوق و تكاليف يكديگر، احكام زناشويي و تنظيم خانواده، تلطيف روابط حقوقي توأم با حسن خلق و معاشرت؛
 7- اصـلاح الگـوي مشـاركت و نقشهـاي فرهنگـي، اقتصـادي و اجتماعي زنان متناسب با نقش‌هاي خانوادگي آنان با حفظ ارزش‌ها و منزلت زن؛
 8- تقويت اخلاق، معنويت، محبت و صميميت در روابط اعضاي خانواده؛
 9- اتخاذ تدابير مناسب جهت اصلاح قوانين و ساختارهاي حقوقي، اقتصادي و فرهنگي براي پيشگيري از وقوع طلاق؛
 10- اتخاذ تدابير مناسب جهت پيشگيري از اعمال هرگونه خشونت عليه اعضاء خانواده؛
 سياستهاي اجرايي:
- حمايت از ايجاد تشكلهاي غيردولتي و مردمي با محوريت مؤسسات و شخصيت‌هاي علمي و مذهبي و
استفاده از مشاركت زنان در راستاي حمايت از تشكيل خانواده در اين تشكلها؛
 - انجام فعاليت‌هاي فرهنگي و تبليغي در امر آسان‌سازي ازدواج با رويكرد فرهنگي، با مشاركت كليه دستگاههاي تبليغي و فرهنگي كشور و نمايش معايب زندگي در تجرد و تنهايي؛
 - ايجاد تسهيلات لازم جهت حمايت مادي و معنوي خصوصاً از خانواده‌هاي جوان در دوران تحصيل و سربازي؛
 - تقويت مشاركت خانواده‌ها و اقدام در تأمين نيازهاي اقتصادي و مادي زوج‌هاي جوان به هنگام ازدواج؛
 - ترويج ديدگاه‌هاي صحيح اجتماع در خصوص تقليل هزينه‌هاي ازدواج از قبيل جهيزيه سبك، مهريه متناسب و كاهش هزينه‌هاي جشن ازدواج و پرهيز از تحميل هزينه‌هاي سنگين؛
 - توسعه مراكز رسمي آموزشي و مشاوره خانواده قبل و بعد از ازدواج با حمايتهاي دولت؛
 - تواناسازي اعضاي خانواده از طريق كسب مهارت‌هاي لازم، به منظور تأمين نيازهاي اساسي خانواده از طريق نظام آموزش رسمي و فرهنگ عمومي؛
 - فرهنگسازي و آموزش درخصوص گسترش فرهنگ عفاف و پاي‌بنديهاي اخلاقي به منظور تحكيم بنيان خانواده و جلوگيري از بروز ‌ناهنجاري‌هاي اجتماعي؛
 - پيشگيري از مفاسد اخلاقي و اجتماعي و مبارزه قانوني با عوامل اصلي مفسده‌انگيز به منظور حفظ كيان خانواده؛
 - ايجاد و توسعه مراكز امداد و ارشاد در كنار دادگاه‌هاي خانواده و تقويت آنها؛
 - بازنمايي متناسب از نقش‌هاي متنوع و كارآمد زنان در ايجاد نگرش متعادل بين نقش‌ها و مسئوليت‌هاي خانوادگي و اجتماعي آنان؛
 - تشويق و ترغيب خانواده‌ها به داوري خويشان و ارائه مشاوره به آنان در اختلافات خانوادگي و ارائه الگوهاي قضاوت بي‌طرفانه در بين زوجين؛
 - افزايش و تقويت مراكز مشاوره ژنتيك و بيماري‌هاي خطرناك و انجام آزمايش‌هاي پزشكي قبل از ازدواج
جهت اطلاع از وضعيت جسماني و رواني زوجين؛
 - برخورد قاطعانه دستگاه انتظامي و قضايي با بزهكاران و عوامل اصلي جرم‌زا به عنوان تهديد كننده استحكام خانواده؛
 - ارزيابي و بازنگري قوانين موجود و تدوين قوانين حمايتي لازم و اتخاذ تدابير مناسب جهت نظارت بر حسن اجراي قوانين جهت تحكيم بنيان خانواده؛
 - شناساندن عوارض و پيامدهاي منفي ناشي از طلاق به زوجين و تأكيد بر تشكيل خانواده در مورد زنان بيوه و بي‌سرپرست؛
 هدف‌ سوم: ارتقاي سطح فرهنگي و تربيتي اعضاء خانواده به منظور ايفاي نقش آن در سلامت و بهبود فرهنگي جامعه
راهبردها:
 1- تبيين نگاه نظام‌مند دين درخصوص جايگاه زن در خانواده و تأكيد بر ارتقاء نقش زن در تربيت و فرهنگسازي و استحكام و پويايي خانواده و اجتماع؛
 2- هماهنگي و توسعه كمي و كيفي فعاليتها و توليدات كليه نهادهاي فرهنگي و گروههاي مرجع به منظور ارتقاي جايگاه و نقش خانواده؛
3- توسعه تحقيقات در خصوص مسائل و مشكلات خانواده و كاركردهاي آن و انعكاس يافته‌هاي آن به
جامعه، مسئولين و برنامه‌ريزان كشور؛
 4- توسعه آگاهي‌هاي خانواده جهت حفظ حرمت اعضاي خانواده بويژه سرپرستي، نگهداري و تأمين معاش پدر و مادر ناتوان و از كار افتاده؛
 5- توسعه و ترويج وجوه مثبت آداب و سنن ملي و محلي در ارتباط با خانواده به منظور ارتقاء فرهنگ خانواده و جامعه؛
 6- توسعه فرهنگ ساده زيستي، قناعت، خوداتكايي، توليد و ارائه الگوي مناسب مصرف به منظور تصحيح فرهنگ اقتصادي خانواده؛
 سياستهاي اجرايي:
 - آموزش زنان و مردان درخصوص اهميت نقش آنان در تربيت فرزندان متناسب با مقتضيات زمان و مراحل مختلف رشد آنان؛
 - بررسي الگوهاي ارائه شده از زنان و خانواده در انواع فيلم‌هاي سينمايي، مطبوعات، كتب و ساير رسانه‌ها و ميزان تأثير آنها درافزايش ناهنجاري‌هاي فرهنگي و اخلاقي و ارائه راهكارهاي مناسب جهت اصلاح گروههاي مرجع؛
 - بررسي و شناخت مسائل و مشكلات فرهنگي، حقوقي و اقتصادي اعضاي خانواده؛
 - بازنمايي و ريشه‌يابي صحيح و اصولي علل گسست فرهنگي بين نسل‌ها از طريق تحقيقات جامع ملي و استفاده از يافته‌هاي تحقيقات به ويژه در توليدات فرهنگي و هنري؛
 - تبيين و احياي فرهنگ احترام به پدر و مادر و قدرشناسي و حمايت از آنها همراه با حفظ كرامت سالمندان در برنامه‌هاي رسانه‌ها؛
 - تأمين امكانات لازم جهت بهره‌برداري بهينه از اوقات فراغت و ارتقاء فرهنگي اعضاء خانواده؛
 - كاهش تبليغات تجاري و مصرفي رسانه‌ها به منظور جلوگيري از ترويج روحيه مصرف‌گرايي؛
 - تشويق زنان به استفاده بهينه از دارايي و اندوخته شخصي در چرخه اقتصادي خانواده و كشور؛
 هدف چهارم: همگرايي و هماهنگي در كليه سياست‌ها و برنامه‌ريزي‌ها در موضوع خانواده به منظور بهبود وضعيت تشكيل، تحكيم و تعالي خانواده
 راهبردها:
 1- اولويت دادن به خانواده به عنوان بنيادي‌ترين نهاد اجتماعي جامعـه و تــوجه به مصــالح آن در سيـاستگـذاري، قانونگـذاري و برنامه‌ريزي‌هاي مرتبط و مؤثر در خانواده؛
 2- ضرورت نگاه نظام‌مند برنامه‌هاي توسعه كشور نسبت به تقويت نهاد خانواده و بهينه‌سازي كاركردهاي آن بر اساس الگوي اسلامي؛
 3- تقـويت نـگاه دينـي و علمـي در امر برنامه‌ريزي كلان كشور با رويكرد به امور زنان و كارآمد ساختن خانواده؛
 سياستهاي اجرايي:
 - استفاده از سازوكار مناسب توسط دولت با هدف برنامه‌ريزي و ايجـاد همـاهنگـي بين دستـگاههــاي مختلف درخصـوص اجـراي سياست‌ها و برنامه‌هاي مرتبط با خانواده؛
 - تعيين شاخص‌ها و ارزيابي كمي و كيفي برنامه‌هاي توسعه كشور و سنجش عملكرد دستگاههاي اجرايي و پيشرفت‌ها بر اساس نگاه منسجم و استوار به خانواده متعادل و مطلوب؛
 هدف پنجم: آگاهي افراد خانواده نسبت به حقوق و وظايف يكديگر و زدودن نگرش‌هاي غلط جامعه
 راهبردها:
 1- توسعه مشاركت اعضاء خانواده در تصميم‌گيري‌ها و تقويت روحيه مسئوليت‌پذيري، تعاون و همكاري اعضاي خانواده؛
 2- توسعه آگاهيهاي عمومي نسبت به الزامات شرايط اجتماعي و نقش‌هاي اعضـاي خــانواده و انعـطاف
آنـان نسبت به انتظارات متقابل در جهت تحكيم خانواده؛
 3- ارتقاء آگاهي و اصـلاح نـگرش جــامعه و خـانواده درخصوص حقوق و مسئوليت‌هاي زنان در خانواده؛
 سياستهاي اجرايي:
 - اصلاح كتب درسي، متون آموزشي و توليدات فرهنگ عمومي در جهت آمـوزش آداب و اخـلاق اسـلامي و تبيين وظائـف و حقــوق اعضاي خانواده نسبت به يكديگر؛
 - ترسيم آثار منفي ناشي از عدم آشنايي اعضاي خانواده نسبت به حقــوق و وظائف خـانـوادگي و اجتمــاعي يـكديگر و تأثير آن در ناكارايي و تزلزل خانواده؛
 - انتقال فرهنگ كار، ابتكار و مسئوليت‌پذيري به فرزندان خانواده و تقبيح روحيه كاهلي و بيكاري در بين آنان؛
 - توجه به آثار مثبت و منفي جهاني شدن در امر تشكيل خانواده.
 هدف ششم: گسترش و تعميق ارزش‌هاي اصيل اسلامي در خانواده براي تربيت نسل سالم، با ايمان، مسئول و مؤثر در رشد خود، خانواده و جامعه
 راهبردها:
 1- هدايت و ترغيب زوجين، جهت تقويت ايمان مذهبي و فرهنگ اسلامي،آشنايي با تكاليف و آداب قبل از بارداري، دوران بارداري و شيوه‌هاي صحيح تربيت فرزندان در مقاطع مختلف سني آنان؛
 2- توسعه آگاهي والدين به منظور تأمين حقوق فرزندان در زمينه تغذيه، سلامت جسماني و رواني، تربيت و برخورداري آنان از رفتار عادلانه والدين؛
 3- كمك به والدين جهت رشد و آماده‌سازي فرزندان خود در راستاي پذيرش و ايفاي مسئوليت‌هاي فردي،
خانوادگي و اجتماعي خود؛
 4- توجه جـدي و تقـويت نقش الگـويي والـدين در تربيت صحيح فرزندان؛
 سياستهاي اجرايي:
 - تبيين آثار مثبت تربيت مذهبي فرزندان در پيشبرد جامعه؛
 - بازنمايي اثرات مثبت رعايت عدالت بين فرزندان و ضرورت اجتناب از هرگونه تبعيض بر اساس جنسيت؛
 - نشان دادن نمادهائي از رفتار، سلوك و روحيات مذهبي پدر و مادر و تأثير آن در تربيت و انتقال مفاهيم ديني به فرزندان؛
 - افزايش سطح آگاهي زنان و دختران نسبت به فرائض ديني و عمل به آنها بر اساس درك عميق، عالمانه و آگاهانه و نشان دادن آثار التزام عملي به آن با پرهيز از ارائه تصنعي اعمال عبادي؛
 - تقـويت ارتبـاط خـانواده با نهـادهاي آمـوزشي و پرورشي و ايجاد همـاهنگي بيشتـر در بين آنهـا به منظـور ايفـاي نقش بهتر در تربيت فرزندان؛
 هدف هفتم: ايمن سازي خانواده از آسيب و بحران‌هاي اجتماعي و حمايت از خانواده‌هاي آسيب‌ديده
 راهبردها:
1- ارتقاء آگاهي اعضاي خانواده نسبت به هنجارها، ناهنجاري‌ها و آسـيب‌هاي اجتمـاعي و خانـوادگي بـه منظور بـرخورد صحيح بـا مشكلات و بحران‌هاي زندگي؛
 2- محافظت و جلوگيري از آسيب‌پذيري خانواده، از طريق مبارزه همه جانبه با ناهنجاري‌ها و آسيب‌هاي اجتماعي (اعتياد، طلاق، فرار و...)؛
 3- اتخاذ تدابير مناسب جهت حمايت از خانواده‌هاي آسيب‌ديده و كاهش ضايعات ناشي از بحران‌هاي
خانوادگي و اجتماعي؛
 4- حمايت از زنان و كودكان در برابر هرگونه تعرض نسبت به حقوق آنان توسط اعضاي خانواده و ناهنجارهاي رفتاري؛
 سياستهاي اجرايي:
 - آموزش‌هاي لازم به دختران و پسران در زمينه انتخاب همسر با در نظر گرفتن سلامت ديني، فكري، جسمي و رواني يكديگر به منظور پيشگيري از بروز آسيب‌هاي اجتماعي در زندگي؛
 - بررسي علل افزايش ناهنجاري‌هاي فرهنگي و اخلاقي در بين اعضاء خانواده و ارائه راهكارهاي مناسب جهت رفع آن؛
 - آموزش اعضاي خانواده در جهت حل منطقي مشكلات خود قبل از مراجعه به سازمانها و مراجع قانوني؛
 - تدوين قوانين حمايتي و گسترش پوشش كامل بيمه‌هاي اجتماعي و اقتصادي براي مردان بيكار، زنان بيوه، سالخورده، ‌سرپرست خانوار و كودكان بي‌سرپرست و زنان خانه‌دار؛
- تأمين نيازهاي مادي و معنوي خانواده‌هاي بي‌بضاعت و بي‌سرپرست به ويژه زنان سرپرست خانوار؛
 - مقابله با بزه‌كاران اجتماعي، باندهاي فساد و فحشاء و متعرضان به نواميس مردم و مروجين فرهنگ ابتذال با هدف تأمين امنيت و حفظ كيان خانواده‌ها.
 با تصويب طرح: اهداف و اصول تشكيل خانواده و سياست‌هاي تحكيم و تعالي آن در جلسه 564 مورخ 7/4/84 شوراي عالي انقلاب فرهنگي كليه دستگاهها و سازمانهاي اجرايي ذيربط موظف خواهند بود در حدود وظايف خود نسبت به تهيه آيين‌نامه‌ها، دستورالعمل‌ها و برنامه‌هاي اجرايي لازم مبتني بر طرح مذكور اقدام نموده وگزارش فعاليت‌هاي انجام شده را ساليانه به هيئت نظارت وبازرسي شوراي عالي انقلاب فرهنگي ارائه نمايند.                                *  پایان *


ارسال دیدگاه
دیدگاه شما بعد از تایید در قسمت نظرات نمایش داده خواهد شد.
لطفا نام را وارد نمایید.
لطفا متن دیدگاه را وارد نمایید.