جستو جو

تشویق و تنبیه کودک در اسلام

تشویق و تنبیه کودک در اسلام

تشویق و تنبیه دو کلمه از کلمات عربی هستند.

 

تشویق در لغت به معنای به شوق آوردن و برانگیختن می باشد. در اصطلاح: هر عاملی که به کار رود تا یک فرد برای انجام کار جدید و یا ادامه ی یک کار خاص شوق و ذوق و انگیزه ی مضاعفی را پیدا کند. به طور ساده تر دلگرم کردن کسی به کاری.

 

تنبیه در لغت: بیدار کردن، هشیار کردن، آگاه کردن و مجازات کردن. در اصلاح: هر عاملی که بکار رود تا از شدت یک کار ناشایست کم شود یا در صورت امکان آن رفتار زشت از بین برود.

 

پس می توان گفت که تشویق یک نیروی محرکه و تنبیه نیروی بازدارنده می باشد.

 

و اما محدوده ی سنی کودک: تعاریف مختلفی از محدوده ی سسنی کودک در علوم مختلف شده است اما آنچه مربوط به موضوع می شود از بدو تولد تا تقریبا سن سیزده یا چهارده سالگی است که بین دختران و پسران مشترک می باشد.

 

 

 

 

 

در کل؛ سه نظریه ی کلی درباره ی این روش تربیتی وجود دارد:

 

1-    نظریه ی افراط گرایانه:

 

این نظریه بیشتر مربوط به مکتبهای قدیمی مخصوصا اروپاییان بوده است. آنان معتقد بودند که کودک موجودی پاک است و اگر مرتکب عمل و یا رفتاری ناشایست شود به این دلیل است که روح پلید شیطان در کالبد کودک نفوذ کرده و حال وظیفه ی مربیان چیست؟ اینکه آنقدر به این کودک سخت بگیرند و تنبه های سختی را در نظر بگیرند تا روح پلید شیطان از بدن کودک خارج شود.

 

2-    نظریه ی تفریط گرایانه:

 

منظور از این نظریه این است که تنبیه کودک مطلقا ممنوع است زیرا کودک را طبیعت تنبیه می کند و نیازی نیست که ما او را تنبیه کنیم. مثلا: اگر به آتش بزند دستش می سوزد. اگر بخواهیم بگوییم این نظریه درست است پس اگر کودکی اراده کرد که به سمت دریا برود ما به او هشدار ندهیم و وقتی سمت دریا رفت و غرق شد در این صورت می فهمد که نباید به دریا نزدیک شود. پس این نظریه هم درست نمی باشد.

 

3-    اعتدال گرایانه:

 

این نظریه هم با عقل سلیم هماهنگ است هم با تجربه ای که انسان در طول تاریخ بدست آورده یعنی نه تنبیه صرف و نه تشویق صرف. نظر اسلام هم بر این نظریه مبتنی است. اسلام معتقد است که تشویق و تنبیه مثل دو بال پرنده است که اگر این دو بال هماهنگ با هم حرکت کند این پرنده به مقصد و هدف نهایی خود خواهد رسید ولی اگر هر نقصی در هر کدام از این دو بال وجود داشته باشد، یا این پرنده به هدف نهایی خود نخواهد رسید و اگر هم به قصد برسد با سختیها و آسیبهای فراوان.

 

در واقع همین بهشت و جهنم و انذار و تبشیر؛ خبر از نعمتهای فراوان در بهشت و عذاب اخروی در جهنم که در قرآن بکار رفته است جلوه هایی از پاداش و مجازات در اسلام است.

 

۞چرا خداوند از این روش تربیتی استفاده کرده است؟

 

زیرا خود خداوند انسان را آفریده است و طبع انسان را تشویق پذیر و تنبیه گریز قرار داده است.

 

۞ تشویق مقدم است یا تنبیه؟

 

اگر قرآن را باز کنیم کلمات مربوط به پاداش و مجازات را فراوان می بینیم دو کلمه که در قرآن به وفور به چشم میخورد بشیر و نذیر و مشتقات آن است. این دو کلمه بصورت جداگانه در آیات مختلف آمده است اما زمانی که این دو کلمه در کنار هم در یک آیه گنجانده شده است ابتدا کلمه ی بشیر آمده و بعد کلمه ی نذیر. پس می توان نتیجه گرفت تشویق بر تنبیه مقدم است.

 

 

 

۞ شیوه های تشویق:

 

دو روش کلی در تشویق وجود دارد: 1- مادی 2- غیر مادی

 

تشویق مادی:

 

از روش مادی برای پاداش هم در قرآن و هم در احادیث موارد بسیاری وجود دارد. در قرآن مجید آمده: " هم فیها خالدون" خبر از بهشت جاویدان است خبر از خانه های بهشتی است. خبر از نهرهای جاری است.

 

امام باقر (علیه السلام) به فردی که شاعری شیعی بوده به عنوان هدیه بابت شعری که در مدح امامت سراییده بود مقداری پول و لباس عنایت فرمودند و البته آن شاعر عرض کرد من شما را برای دنیا انتخاب نکردم ولی لباس را که نوع و معیار انتخاب و سلیقه ی شماست بر می گزینم.

 

حضرت پیامبر اسلام( صلی الله و علیه و آله و سلم) فردی که در کنار کعبه دعا می کرد را بخاطر دعای بسیار زیبایش قطعه ای از طلا را به او دادند.

 

تشویق غیر مادی:

 

این روش به صورتهای مختلفی است:

 

1-  کلامی: روزی پسری که هنوز بالغ نشده بود عطسه ای کرد و سپس گفت: الحمدالله رب العالمین. حضرت رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آفرین بر تو. زیرا این یکی از سیره های ایشان است. در اینجا حضرت آن پسر را با زبان و کلام خویش مورد تشویق قرار دادند. البته کلام می تواند به صورت دعا باشد. مثل: خداوند عاقبت تو را به خیر کند. حتی می تواند حالت درود داشته باشد. در قرآن نیز خداوند فرموده است: "سلامٌ علَی ابراهیم"

 

پیامبر اسلام بر کودکان کنیه هایی را انتخاب میفرمودند و کودکان را با این کنیه ها صدا میزدند چه خوب است که ما نیز از این روش استفاده کنیم حتی در روان شناسی روز، ثابت شده است نام کودکانمان را بصورت مداوم برای هر کاری استفاده نکنیم گاهی الفاظی را برایشان انتخاب کنیم و هر وقت عمل یا رفتار و یا کلام زیبایی را به کار بردند ما از این الفاظ برای تشویق آنان استفاده کنیم. مثلا: دختر قشنگم، زندگی من، آقای عزیز من، مهتاب من، زندگی من و ..غیره.

 

2-  رفتاری: گاهی لازم است فرزندان به صورت رفتاری تشویق شوند. در زمان امام صادق( علیه اسلام) که در مجلسی حضور داشتند پسری نوجوان وارد شد و حضرت ایشان را بسیار اکرام و احترام فرمودند و کنار خود نشاندند و به حضرت اعتراض شد که با وجود افراد زیادی که از سنین بالا و مقام اجتماعی خاصی بر خوردار هستند چرا باید یک نوجوان در کنار حضرت بنشیند حضرت فرمودند این پسر بخاطر علم و دانش خود لحظاتی قبل با یک یهودی مناظره کرد و از حریم امامت دفاع کرد و اتفاقا پیروز هم از این مناظره بیرون آمد. در این روایت می بینیم که حضرت به صورت رفتاری وی را مورد تشویق قرار می دهند. ما نیز می توانیم مثلا وقتی کودک یک نقاشی قشنگ کشید آن را قاب کرده و بر روی دیوار نصب کنیم و هر میهمانی که وارد منزل می شود آن را نشان داده و با همین عمل او را مورد تشویق قرار دهیم.

 

3-  عاطفی: خود خداوند نیز از  این روش بصورت بسیار جالب در قرآن استفاده نموده است و فرموده: "ان الله یحب المحسنین" خداوند نیکوکاران را دوست دارد. ما هم در مواقعی خاص باید کودکانمان را بعنوان تشویق ببوسیم و دست نوازش بر سرشان بکشیم و به آنان بگوییم که بخاطر انجام این کار بسیار دوستشان داریم.

 

۞ ویژگی های تشویق در اسلام:

 

1-    تشویق به کار کودک باشد نه شخصیت او:

 

خداوند در قرآن فرموده: " واذکر فی کتاب ابراهیم انه کان صدیقا نبیا" ابراهیم (علیه السلام) را زیاد یاد کن زیرا او پیامبر صادقی است. نفرموده چون ایشان از فلان طایفه و یا چون پدرش شخص خاصی است او را زیاد یاد کن بلکه بخاطر ویژگی "صداقت" این فرد بسیار محترم است. پس اگر خواستیم مثلا: محسن را تشویق کنیم باید ذکر کنیم برای چه تشویق می شود بگوییم چون محسن در اول وقت نماز خوانده است تشویق می شود نه بخاطر اینکه پسر من و یا از خون من است و من دوستش دارم و او را پاداش می دهم.

 

 

 

 

 

2-    تشویق وسیله است نه هدف:

 

خداوند وقتی از نعمتهای بی شمار بهشت نوید می دهد در نهایت تبیین می فرماید که رضا و خشنودی من از همه مهمتر است و این پیروزی بزرگ است. وقتی ما فرزندانمان را تشویق می کنیم باید نقطه ی بالاتری را به آنان نشان دهیم و با جایزه دادن؛ او را از حرکت بسوی کمال متوقف نکینم. اما باقر (علیه السلام) جمعی از جوانان جویای دانش را مشاهده نمودند و فرمودند شما الان کودکان این طایفه هستید ولی به زودی از بزرگان و دست اندر کاران این طایفه خواهید شد . می بینیم که حضرت نقطه ی بعدی و اوج را در طایفه به کودکان نشان می دهند همانطور که خداوند به مومنین نقطه ی اوج را نشان داده است. پس اگر مثلا: زهرا سوره ای را حفظ کرده و ما جایزه ای به او می دهیم به او بگوییم که اگر سوره ی دیگری را حفظ کنی دوباره جایزه می گیری و در واقع از تشویق به عنوان نیری محرکه استفاده کنیم نه اینکه وقتی جایزه را گرفت دیگر انگیزه ای برای ادامه نداشته باشد.

 

3-    تشویق به هنگام و بلافاصله بعد از عمل باشد:

 

 در مورد کودکان اگر سریع بعد از انجام عملی خوب و یا رفتار قشنگ و یا کلام زیبای او پاداش داده شود تاثیر آن جایزه دوچندان می شود البته این در سیره ی ائمه ی اطهار(علیهم السلام) دیده می شود. روزی امام حسن مجتبی( علیه اسلام) از مکانی عبور می کردند و مشاهده فرمودند که غلامی یک قرص نان در دست گرفته و یک لقمه خودش می خورد و یک لقمه به سگی که در کنارش نشسته می  دهد. حضرت دلیل کار آن غلام را پرسیدند و غلام عرض کرد که من شرم می کنم در برابر خداوند متعال باشم و سیر شوم و این سگ گرسنه من را  نگاه کند. حضرت از منش او بسیار خرسند می شوند و وی را بلافاصله به منزل می برند و لباس و طعام مناسب می دهند و او را از صاحبش خریداری نمودند و آزاد نمودند. می بینیم چه زیبا حضرت بلافاصله بدون وقفه هم پاداش مادی و هم معنوی این غلام را بهره مند می سازند.

 

4-     تشویق بیش از حد نباشد:

 

 امام علی ( علیه السلام) فرمودند: ستودن بیش از حد نوعی چاپلوسی و کمتر از آن درماندگی و حسادت است. امام باقر( علیه السلام) نیز فرموده اند : بدترین پدران کسی است که در محبت به فرزند پا را فراتر بگذارد. یادمان باشد که تشویق بیش از حد کودک را پر توقع بار می آورد تا آنجا که حتی برای انجام وظایف خود در اجتماع نیز توقع سپاسگذاری دارد و در اینجاست که هم وی دچار آسیب می شود چرا که اجتماع پاسخگوی این  نیاز بیش از حد او نیست و هم دیگران را دچار دردسر می کند.

 

5-    متناسب بودن تشویق با رفتار:

 

 اگر کودکی مثلا نقاشی زیبایی کشید با کودکی که در ورزش رتبه ی قهرمانی را کسب کرده با هم متفاوت می باشند پس جایزه ای را هم که به آنان تعلق پیدا می کند با هم فرق دارد. اگر به هر دو یک نوع جایزه داده شود آیا تناسب بین رفتار و نوع جایزه رعایت شده است؟! مسلما خیر. البته متناسب بودن سن کودک با نوع پاداش هم مهم است گاهی یک شکلات کودکی سه ساله را ارضاء می کند ولی کودک ده ساله یک گردش علمی برایش جذاب تر است.

 

6-    مقایسه نکردن با دیگران و رعایت اخلاق اسلامی:

 

 اگر کودکی را تشویق می کنیم در مقابل؛ کودک دیگر را تحقیر نکنیم مثلا نگوییم: زهرا شما درس ریاضی را بسیار خوب یاد گرفتی دیدی که فاطمه نتوانست! این رفتار یک رفتار و اخلاق ناپسند است چرا که ما در تشویق نیز باید اخلاق اسلامی را رعایت کنیم.

 

7-    تشویق در جمع باشد:

 

 تشویق وقتی در جمع صورت بگیرد تاثیر بهتری را بر روحیه گذاشته و قوت و انرژی مثبتی را از خود ساطع می کند.

 

8-    تشویق نکردن پیش از اتمام کار یا رسیدن به هدف:

 

اگر تشویق زودتر از پایان رفتار و یا عمل کودک باشد نتیجه خوبی ندارد زیرا بیشتر شبیه به باج دادن است تا پاداش. اگر به یک نقاش تمام دست مزدش را بدهیم آیا احتمال این را ندارد که کار را با تسامح انجام بدهد؟!!

 

 

 

 

 

 

 

۞ چه کسی کودک را تشویق کند؟

 

سفارش شده کسی که محبوب دل کودک است وی را تشویق کند مثلا اگر معلم ورزشش را خیلی دوست دارد و قرار است مورد تشویق قرار بگیرد این پاداش از طریق این معلم باشد.

 

۞ تنبیه:

 

اولین قدم در تنبیه کشف ریشه ی علت رفتار کودک است. گاهی رفتار کودک اقتضای سن اوست و شاید ما بزرگترها از گروه های سنی و ویژگی های آنان اطلاع دقیقی در دست ندارند و گمان می کنند که رفتار کودک زشت و یا نادرست است. مثلا: کودک سه ساله عادت به پرت کردن وسیله ها دارد در واقع او در حال تجربه ی قدرت دست و همچنین فاصله است. حال ما در برابر این رفتار کودک باید بسیار محتاط باشیم و راه حل مناسبی را ارائه دهیم. می توانیم توپ هایی از دستمال کاغذی درست کنیم و تمام وسایل تیز و خطرناک را که در پیرامون او می باشد جمع کنیم تا ایجاد تنش نشود.

 

اما گاهی رفتار کودک علت دیگری دارد شاید او دارای مشکلی خانوادگی است ولی ما اطلاع نداریم. برای ملموس شدن این مورد مثالی عینی را بیان می کنیم. پسری در سن ده سالگی در مدرسه ی خود در هر زنگ تفرح از دیوار مدرسه بالا می رفت و وقتی پایین می آمد ناظم مدرسه او را بخاطر شیطنتی که انجام می داد تنبیه می کرد. یکی از معلمین امور تربیتی خود را به کودک نزدیک کرد و وقتی دوستی بین آنان شکل گرفت از پسر بابت این کار هر روزش و تنبیه پس از آن سوال کرد. پسر گفت من این کار را بخاطر شیطنت انجام نمی دهم بلکه پدر من سال گذشته فوت کرده من که پسری ده ساله هستم کسی به من کار نمی دهد مادرم نیز کار مناسب پیدا نکرده است و پشت مدرسه گدایی می کند من در زنگ تفریح از دیوار بالا می رفتم تا ببینم مادرم در چه وضعیتی قرار دارد. پس می بینیم که کسی که علت را کشف کرده مشکل خانوادگی را سبب این نوع رفتار کودک می داند و کسی که علت را کشف نکرده آن را شیطنت می پندارد.

 

تنبیه مانند تیغ جراحی در دست طبیب است و اگر در آن کوچکترین اشتباهی رخ دهد گاه غیر قابل جبران خواهد بود.امام علی (علیه السلام) فرمودند: رسول گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم) با دارو دنبال بیماری می گشتند. ما نیز باید سعی کنیم برای هر مشکلی ابتدا مطالعه کنیم و سپس از مشاوران رشته های مربوطه کمک بگیریم.

 

۞ روش های تنبیه:

 

می توان گفت مانند: امر به معروف و نهی از منکر است از نرمی به سختی است. از نگاه شروع می شود و به ترتیب: موعظه، تذکر، اخطار، جریمه، تعلیق، اخراج، مجازات و ....

 

باید بداینم که گاه یک سکوت معنا دار از تنبیه  های سخت بیشتر و بهتر نتیجه می دهد. امام علی (علیه السلام) فرموده اند: با سرزنش زیاد اقتدار خود را کم نکنید.

 

۞ ویژگی های تنبیه در اسلام:

 

1-    تنبیه به رفتار کودک تعلق بگیرد:

 

هدف از تنبیه دور شدن از بدی ها و تربیت و به کمال رساندن کودک است و باید دقت کرد که تنبیه بچه، نباید به شخصیت او خدشه ای وارد کند. باید او بداند و کاملا درک کند که بخاطر رفتار ناشایست مجازات می شود. در قرآن نیز اگر خداوند متعال قومی را عذاب می کند دلیل آن را آشکار بیان می دارد.

 

2-    سرزنش زیاد نباشد:

 

امام علی ( علیه السلام) فرموده اند: کسی که زیاد سرزنش می کند برادر شیطان است. دلیل این تعبیر این است که شماتت بسیار عواقب خوبی در بر ندارد. از ضررها و آسیب های آن مواردی را که از بررسی در احادیث بدست آمده ذکر می کنیم: 1- سبب گستاخی در فرد می شود.2- حرص به انجام گناه بیشتر می شود. 3- آتش لجاجت در او برافروخته می شود. 4- او را خوار و ذلیل می کند. 5- کینه توز می شود. 6- در اجتماع ظلم پذیر می شود. 7- کار خود را پنهانی تکرار می کند. 7- دروغگو و حقه باز می شود. و ....

 

3-    هدف؛ انتقام نباشد:

 

امام علی (علیه السلام) فرموده اند: هر که را عقوبت کردی شادی مکن. ما باید بداینم زمانی که عصبانی هستیم خود را باید آرام کنیم و سپس تصمیم صحیح برای تنبیه کودک بگیرد نه اینکه عصبانیت خود را به طور نادرست تخلیه کنیم.

 

4-    تنبیه مایه ی بیداری باشد:

 

 خداوند وقتی به حضرت موسی (علیه اسلام ) فرمودند نزد فرعون برو فرمودند با او به نرمی سخن بگو شاید ایمان بیاورد. پس ما باید جوانب کار را به خوبی بسنجیم تا آگاهی لازم را به کودک خطاکار بدهیم و باعث بیداری او از غفلت شود.

 

5-    تنبیه بر خلاف تشویق بطور پنهانی باشد:

 

 اگر در جمع کسی تنبیه شود هم در روحیه ی او تاثیر منفی می گذارد و هم پذیرش خطای او برایش سخت می شود و به دفاع از خود بر می آید.

 

6-    در تنبیه نیز باید مثبت بود:

 

کلمات مثبت را در نظر کودک منفی جلوه ندهیم مثلا اگر در درس ریاضی ضعیف بوده به او با حالتی خاص نگوییم: مهندس.

 

7-    زیرک و با سیاست بودن:

 

گاهی باید جو و فضای تنش و زمینه ی رفتار نا ناسب را عوض کرد و همینطور به طور غیر مستقیم اشتباه کودک را ترمیم کرد. از طریق بازی، قصه و فیلمهای آموزشی. روش غیر مستقیم کمک بیشتری می کند.

 

 

 

 

 

8-    پدر و مادر همزمان کودک را تنبیه نکنند:

 

همیشه یکی از والدین به عنوان پشتوانه ی روحی باقی بماند تا نقش واسطه گر را ایفا کند تا کودک تصور نکند که دنیای او تمام شده و راهی برای ادامه وجود ندارد.

 

9-    در تنبیه نیز اخلاق اسلامی رعایت شود:

 

اگر قرار است کودکی تنبیه شود هیچکس حق توهین، ناسزا و تحقیر کردن وی را ندارد در غیر این صورت  آن نتیجه ای که انتظار داریم بدست نخواهیم آورد.

 

۞ تنیه بدنی:

 

این روش به عنوان آخرین روشی است که در اسلام از آن یاد می شود. که البته هر کسی حق انجام این کار را ندارد.

 

چه کسی اذن تنبیه بدنی را دارد؟

 

در فقه اسلامی تمام نکات ریز مربوط به این روش تنبیهی آمده است. اینکه پدر پدربزرگ و جد پدری فقط 5 یا 6 ضرب می توانند کودک را بزنند آمده است البته مربی نیز فقط سه ضرب. همین ضربات نیز شرایط خاص دارد مثل اینکه در کدام نقطه از بدن وی بخورد و حتی سرخ یا کبود نشود و همینطور توان جسمی او باید در نظر گرفته شود.

 

امام رضا ( علیه السلام) فرموند: کودکان خود را نزنید ولی با آنان قهر کنید اما قهر شما طولانی نشود

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۞ نتیجه:

 

در اسلام تمام موارد مربوط به تربیت کودک با حساسیت و تمام نکات آن آمده پس خود را هر چه بیشتر به الگوهای اسلامی نزدیک کنیم مطمئنا فرزندانی تربیت خواهیم کرد که هم در دنیا و هم در آخرت به وجودشان مباهات خواهیم کرد.


ارسال دیدگاه
دیدگاه شما بعد از تایید در قسمت نظرات نمایش داده خواهد شد.
لطفا نام را وارد نمایید.
لطفا متن دیدگاه را وارد نمایید.